1 پژمرده شد دل ز آلودگیها کاری نکردم ز افسردگیها
2 دل برد از من گه این و گه آن عمرم هبا شد از سادگیها
3 هرچند شستم دامان تقوی زایل نگردید آلودگیها
4 از پا فتادم و از غم نرستم نگرفت دستم افتادگیها
1 نکردیم کاری درین بندگیها ندیدیم خیری از این زندگیها
2 از این زندگیها نشد کام حاصل درین بندگیهاست شرمندگیها
3 بیا عشق ویران کن صبر و طاقت که آسوده گردیم ز آسودگیها
4 اگر هست خیری در آشفتگیهاست که آشفتهتر باد آشفتگیها
1 این چه چشمست و چه ابرو و چه لب این چه قدست و چه رفتار عجب
2 این چه خطست و چه خالست و چه حسن این چه تمکین چه جا و چه ادب
3 هر یکی از دگری شیرین تر لب و دندان و دهان و غبغب
4 جلوههایت همه آرایش ناز غمزههایت همه اسباب و طرب
1 براوج خوبی دیدم مهی شب گفتم زمهرش در تاب و در تب
2 گفتم چه باشد نزد من آئی در خدمت تو باشم یک امشب
3 گفتا چه مطلب از خدمت من گفتم چه باشد غیر از تو مطلب
4 گفتا بیایم منزل کدامست گفتی که شد روز در چشمم آن شب
1 آنکه را هستی همیشه در طلب در تو پنهان است از خود می طلب
2 زانچه میجوئی بروز و شب نشان در بر تو حاضر است او روز و شب
3 تار و پود هیکلت او می تند در دلت از وی فتد شور و شغب
4 از فراق او تن تو در گداز رشتهٔ جانت از او در تاب و تب
1 در وصل تو میزنند احباب افتتح یا مفتح الابواب
2 چه شود گر بر تو ره یابند کم بقوا ناظرین خلف الباب
3 تا کی ازحضرت تو صبر و شکیب طال تطوا فهم وراء حجاب
4 در پس پرده تا بکی حسرت ارحم نظرة بلا جلباب
1 در وصل تو میزنند احباب تاب هجران نماندشان بشتاب
2 بی تو جان تا بکی تواند زیست دل بیچاره چند آرد تاب
3 بنماآفتابرا بسی ابر بگشا از جمال خویش نقاب
4 تا بمانند عاقلان حیران خشک مغزان شوند اولواالالباب
1 گفتمش دل بر آتش تو کباب گفت جانها زماست در تب و تاب
2 گفتمش اضطراب دلها چیست گفت آرام سینه های کباب
3 گفتمش اشک راه خوابم بست گفت کی بود عاشقانرا خواب
4 گفتمش بهر عاشقان چکنی گفت بر گیرم از جمال نقاب
1 ای که چون عمر میروی بشتاب خستگانرا به غمزهٔ دریاب
2 گروفا میکنی بوعده قتل کارم از دست میرود بشتاب
3 غم تو راحت دل غمگین عشقت آرام سینهای کباب
4 بی خودم کن از آن لب میگون تشنهٔ را به جرعهٔ دریاب
1 زان دو چشمم مدام مست و خراب میکشم لحظه لحظه جام شراب
2 میشوی از فورغ حسن آتش میشوم از نگاه حسرت آب
3 غمزهٔ شوخ چشم فتّانت میبرباید دل از اولوا الالباب
4 هوشمندان زنرگس مستت بیخود افتاده اند مست و خراب