دلم دیگر جنون از سرگرفته از فیض کاشانی غزل 131
1. دلم دیگر جنون از سرگرفته است
خیال شاهدی در بر گرفتست
...
1. دلم دیگر جنون از سرگرفته است
خیال شاهدی در بر گرفتست
...
1. دلم با گلرخان تا خو گرفتست
ز گلزار حقیقت بو گرفتست
...
1. نه فلک چرخ زنان سودائی تست
بیخود افتاده زمین یکتن شیدائی تست
...
1. از غم هستی چو رستم غمگسار آمد بدست
چون گسستم رشتهٔ اغیار یار آمد بدست
...
1. پای تا سر همه ام در غمت اندیشه شدست
زدن تیشه بر این کوه مرا پیشه شدست
...
1. الهی بکامم شرابی فرست
شرابی زجام خطابی فرست
...
1. عشق بیچون تو یارب در دل من چون نشست
گوهر روحی پاکی بین چه سان در خون نشست
...
1. مگو که چهره او را نقاب در پیشست
ترا زهستی و همی حجاب در پیشست
...
1. باز آمدم با نقل و می سرمست از جام الست
باز آمدم با چنگ و نی سرمست از جام الست
...
1. زاهدا قدح بردار این چه غیرت خام است
زهد خشک را بگذار رحمت خدا عامست
...
1. آن ملاحت که تو داری گهر حسن آنست
ببهایش نرسد هیچ متاع ار همه جانست
...
1. عشق در راه طلب راهبر مردانست
وقت مستی و طرب بال و پر مردانست
...