23 اثر از قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی

1 دوش متواریک بوقت سحر اندر آمد به خیمه آن دلبر

2 راست گفتی شده ست خیمه من میغ و او در میان میغ قمر

3 چنگ در بر گرفت و خوش بنواخت وز دو بسد فرو فشاند شکر

4 راست گفتی به بتکده ست درون بتی و بت پرستی اندر بر

1 سروی گر سرو ماه دارد بر سر ماهی گر ماه مشک بارد وعنبر

2 ماهت با مشک سیم دارد همبر سروت بر مه ز لاله دارد زیور

3 شکر داری! چنانکه داری لؤلؤ روزی بر من ببوسه باری شکر

4 یکچند از درد عشق زاری کردم زاری دیدم چنانکه خواری بیمر

1 مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر بت من آن صنم ماهروی سیمین بر

2 نخست گفت که جانا ترا چه شد که چنین شکسته گونه ای و کار بر تو گشته غیر

3 چو سرو سیمین بودی چو نال زرد شدی مگر ز رنج بنالیده ای براه اندر

4 مگر دل تو بجای دگر فریفته شد مگر ز عشق کسی پر خمار داری سر

1 خیز تا هر دو بنظاره شویم ای دلبر بدر خانه میر ،آن ملک شیر شکر

2 میریوسف که همی تازه کند رسم ملوک میر یوسف که همی زنده کند نام پدر

3 بدر خانه آن بار خدای ملکان کاخهاییست بر آورده بدیع و درخور

4 کاخهایی که سپهریست بهر کاخی بر کاخهایی که بهاریست بهرکاخی در

1 هر که را مهتریست اندر سر گو بدر گاه میر ما بگذر

2 در جهان خدمت امیر منست خدمتی کان دهد بزرگی بر

3 آسمان خواهدی که بر در او یابدی جان کهترین چاکر

4 من نه برخیره ایدر آمده ام مرمرا بخت ره نمود ایدر

1 این هوای خوش و این دشت دلارام نگر وین بهاری که بیاراست زمین را یکسر

2 ای بهار در گرگان! نه بهاری ، که بهشت کس بهاری نشنیده ست ز تو خرم تر

3 باغها کردی چون روی بتان از گل سرخ راغها کردی چون سنبل خوبان زخضر

4 از تو لشکر گه ما مجلس آراسته گشت مجلس آراسته و مرغ درو رامشگر

1 همی نسیم گل آرد بباغ بوی بهار بهار چهر منا! خیز و جام باده بیار

2 اگر چه باده حرامست ظن برم که مگر حلال گردد بر عاشقان بوقت بهار

3 خدای، نعمت، مارا ز بهر خوردن داد بیا و نعمت او را ز ما دریغ مدار

4 چه نعمتست به از باده باده خوارانرا همین بسست و گر چند نعمتش بسیار

1 کاشکی کردمی از عشق حذر یا کنون دارمی از دوست خبر

2 ای دریغا که من از دست شدم نوز ناخورده تمام از دل بر

3 چون توان بود برین درد صبور چون توان برد چنین روز بسر

4 عشق با من سفری گشت و بماند مونس من به حضر خسته جگر

1 ای پسر! جنگ بنه، بوسه بیار این همه جنگ و درشتی به چه کار

2 جنگ یکسو نه و دلشاد بزی خویشتن را و مرا رنجه مدار

3 هر دو روزی سخنی پیش مگیر هر زمان تازه خویی پیش میار

4 دل نگارا ز جفا سیر شود بس عزیزا که ازین گرددخوار

آثار فرخی سیستانی

23 اثر از قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی