غزلیات در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی

579 اثر از غزلیات در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه بابافغانی شیرازی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 30 از این مجموعه هستید.

گر بنگری در آینه از بابافغانی شیرازی غزل 348

1. گر بنگری در آینه روی چو ماه خویش
آتش بخرمنم زنی از برق آه خویش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

تا چند دردسر کشم از بابافغانی شیرازی غزل 349

1. تا چند دردسر کشم از گفتگوی خویش
جایی روم که خود نبرم راه سوی خویش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

فردا که هر غنیم نماید از بابافغانی شیرازی غزل 350

1. فردا که هر غنیم نماید غنیم خویش
دست منست و دامن یار قدیم خویش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

سراسر شیوهٔ نازست از بابافغانی شیرازی غزل 351

1. سراسر شیوهٔ نازست سرو ناز پروردش
ولی در جلوهٔ جولان نمی‌یابد کسی گردش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

چنان تیزست در خون از بابافغانی شیرازی غزل 352

1. چنان تیزست در خون ریختن مژگان خونریزش
که خون دل چکد از دیده ها چون بنگرم تیزش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

نتوانم که بینم از از بابافغانی شیرازی غزل 353

1. نتوانم که بینم از دورش
آه از شرم چشم مخمورش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

با کسان در صلح و با از بابافغانی شیرازی غزل 354

1. با کسان در صلح و با خود دایما در جنگ باش
هیچکار از بیغمی نگشایدت دلتنگ باش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

دل از عیش جهان کندیم از بابافغانی شیرازی غزل 355

1. دل از عیش جهان کندیم و ذوق بادهٔ نابش
نمی‌ارزد به ظلم شحنهٔ شب گشت مهتابش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

ایدل بتلخی شب هجران از بابافغانی شیرازی غزل 356

1. ایدل بتلخی شب هجران صبور باش
این هم نواله ییست بنوش و شکور باش

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

مردم و خود را زغمهای از بابافغانی شیرازی غزل 357

1. مردم و خود را زغمهای جهان کردم خلاص
خلق عالم را ز فریاد و فغان کردم خلاص

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

عاشقانرا نه گل و از بابافغانی شیرازی غزل 358

1. عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض
همه سهلست همین صحبت یارست غرض

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت