یکی از الهامی کرمانشاهی شاهدنامه (چر خیابان باغ فردوس) 59
1. یکی بد یهودی به یثرب دیار
یکی دختر بود بیمار و زار
1. یکی بد یهودی به یثرب دیار
یکی دختر بود بیمار و زار
1. چو بشنید آوای او دخت شاه
که بد فاطمه نام آن بی پناه
1. چو از غارت خیمه های حرم
بپرداخت سالار اهل ستم
1. که از رفتنش عرش شد پر خروش
دل قدسیان اندر آمد به جوش
1. سپهدار کفر اندر آمد به دشت
به هرسوی آن سوی پهنه، یکسر بگشت
1. که هان ای شهنشاه آخر زمان
که بر تو درود آید از عرشیان
1. در این بود بانو که آمد ز راه
سکینه، گل باغ آغوش شاه
1. بیامد به بالین پور جوان
بیفتاد بر خاک زار و نوان
1. یکی گفتی ای سرو بستان من
بپرورده از شیر دامان من
1. بدان بال و پر بسته مرغ حرم
علی اصغر آماج تیر ستم
1. درآن دم نگه کرد بانوی دین
سوی شاه دین سید الساجدین