11 اثر از خیابان دوم در شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) الهامی کرمانشاهی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خیابان دوم در شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) الهامی کرمانشاهی شعر مورد نظر پیدا کنید.

خیابان دوم در شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) الهامی کرمانشاهی

1 به فرمان شه کرد بعد ازنماز نبرد سپه عمروبن قرطه ساز

2 به دشمن کشی تاخت برناکسان زتیغ آتش افروخت برآن خسان

3 نبردی دلیرانه کرد آن گزین که خواند افرینش سپهر و زمین

4 پس از عاشقانه جهادی بزرگ ز پای اندر افتاد مردی سترگ

1 زهیر از جهان چون بپرداخت جای حبیب گزین گشت رزم آزمای

2 مرآن پیر فرخ که بادش درود زاصحاب پیغمبر پاک بود

3 که در کودکی شاه بطحا دیار بپرورده او را بسی در کنار

4 بسی بوسه داده به چشم و سرش به هر جمع بوده ستایشگرش

1 شنیدم یکی پور بودش حبیب که درکودکمی بدسعادت نصیب

2 به بطحا زمین اندرون جای داشت قدم روزی از شهر بیرون گذاشت

3 براو بر به ناگه سواری گذشت که تازان همی آمد از پهندشت

4 سری بربه فتراکش آویخته به خونش بر باره آمیخته

1 کنون بایدم داستان یاد کرد ازآن بنده کش بوذر آزاد کرد

2 درآن روزگاری که خیرالانام سفر کردی از مرز بطحا به شام

3 یکی بنده پاک طینت خرید که چون وی جهان بین گردون ندید

4 بد آن بنده ی رانام فرخنده جون پذیرفته ی خواجه ی هر دوکون

1 سپس مرد جعفی سوید شجاع که اورا پدر بود عمرو مطاع

2 به امر امام زمان رزم جست زمین را به خون دلیران بشست

3 زبسیاری زخم مدهوش شد دمی چند بی تاب وبی توش شد

4 بدانگه که آمد به جاهوش اوی چنین آمد آواز درگوش اوی

1 پس از رزم حجاج مسروق راد زعابس سخن کرد بایست یاد

2 چه عابس نبرده سواری سترگ دلیری گرانمایه مردی بزرگ

3 به ناورد سر پنجه شیر داشت چه شیری که دندان زشمشیر داشت

4 بسا نامداران برانداخته زگردان بسی پهنه پرداخته

1 زهر سو گروهی براو تاختند سنان برکشیدند و تیغ آختند

2 نبرد دلاور چو اینگونه دید یکی دشنه ی آبگون بر کشید

3 برافکند اسب و بیازید دست سروتن بسی کرد با خاک پست

4 به هر سو که تیغ آختی برسران زمین گشتی از بار سرها گران

1 چو آن خواجه و بنده ی پاکدین گرفتند جا در بهشت برین

2 دومرد غفاری ز یاران شاه دلیرانه جستند رزم سپاه

3 یکی عبد رحمن بن عروه بود که افراشتی سربه چرخ کبود

4 دگر پور عبدالله نیکنام که دین را بدی شیر شرزه کنام

1 پس از آن نوبت به غارب رسید که بودش دل شیر و دیدار شید

2 زترکان نسب داشت آن راد مرد یکی بنده بود از شهنشاه فرد

3 کتاب خدارا به خوشترسرود زبر خواندی آنسان که شایسته بود

4 ببخشیده بودش شهنشاه دین به فرزند خود سیدالساجدین (ع)

آثار الهامی کرمانشاهی

11 اثر از خیابان دوم در شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) الهامی کرمانشاهی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خیابان دوم در شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) الهامی کرمانشاهی شعر مورد نظر پیدا کنید.