90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 با خرد گفتم که ای فرزانه پیر کاردان کیست آن کو را توان از خسروان گفتن کریم

2 گفت اکنون شاه ابوبکر علی باشد که هست خسروی کو را توان ز اهل جهان گفتن کریم

3 از برای نظم کار ملک و دین پاینده باد عمر او در کامرانی تا توان گفتن کریم

1 آصف ثانی علاء ملک و دین کو را خطاب مینویسد منشی گردون وزیر خافقین

2 صاحب صاحبقران آنحاکم فرمانروا کامتثال حکم او باشد فلک را فرض عین

3 آن سرافرازیکه در راه معالی قدر او از بلندی زیر پای آورد فرق فرقدین

4 کار ساز ملک و دین و قهرمان کلک و تیغ آنکه گشت از کلک و تیغش ملک دین با زیب و زین

1 مدتی در پی هوی و هوس عرصه بر و بحر پیمودم

2 روز ننشستم از طلب نفسی شب زمانی ز فکر نغنودم

3 چون برین مدت مدید گذشت که ز اندیشه مغز پالودم

4 گشت مرآت دل چنان روشن که یکی نقش راست بنمودم

1 یک نصیحت بشنو از من کاندران نبود غرض چون کنی رای مهمی تجربت از پیش کن

2 طاعت فرمان ایزد شفقتی بر خلق او در همه حال این دو معنی را شعار خویش کن

3 کارت ار دائم تواضع بود با خورد و بزرگ منصبت گر بیشتر گشتست اکنون بیش کن

4 آب در حلق ضعیفان از کرم چون نوش ساز موی بر اندام خصم از بیم همچون نیش کن

1 تریاق و ارقمست مرا بر سر زبان این قسم دشمنان بود آن حظ دوستان

2 کمتر ز نحل می نتوان بود کان ضعیف هم نوش را محل شد و هم نیش را مکان

3 بحریست خاطرم که چو برخاست موج او گاهی نهنگ و گه صدف افکند بر کران

4 طبع من ار نه ابر بهارست پس چرا کردند با هم آتش و آب اندرو قران

1 آنم که بندگی نکنم حرص و آزار آزادگیست رسمم و این خود سزد ز من

2 حقا که بر سر افسر شاهی نبایدم گر بیم آن بود که صداعی رسد ز من

3 شادی نمای هستم و از دولت زمان غم نیز هم نمیخورم از محنت ز من

4 اکنون زمانه گر چه شمار-از کسی نیافت کز جهل فرق می نکند کیل را ز من

1 شنیدم از سر منبر مذکری میگفت رضای حق طلبی باش بر سر تسلیم

2 بطاعت آنکه تف آتش هوا ننشاند کجا رسد بلب آب کوثر و تسنیم

3 خدای عزوجل از فرائضی که نهاد غریم ماست که باید گذاشت حق غریم

4 اگر چه موعظتش عین حکمتست و لیک همیدهد کرم ایزدی مرا تعلیم

1 فراق حضرت گردونجناب سرور عهد مرا چو فرقت روح از تنست و نور از چشم

2 گرم ز چشم رود نور و جان ز تن شاید چو گشت طلعت جان پرور تو دور از چشم

1 بمن رسید که بحر علوم در گه موج گهر فشاند بساحل برای تربیتم

2 سر افاضل ایام فخر ملت و دین که اوست بلبل دستانسرای تربیتم

3 هوای تربیتم کرد و میل خاطر او بحال بنده بود منتهای تربیتم

4 ضمیر روشن او شد بچشم سرور عهد بسان آینه صورت نمای تربیتم

1 گر بمنت بر کفت لعلی نهد فیروز شاه گر خراج ملک هندوستان بود مستان ازو

2 ور محبی از محبت بر کفت کاهی نهد منت کوه احد بر گیر و خوش بستان ازو

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی