دل ابن یمین گر از ابن یمین فریومدی قطعه 754
1. دل ابن یمین گر چه ز غصه خون همی گردد
ازین بخت سیه روز و ازین گردون پیروزه
...
1. دل ابن یمین گر چه ز غصه خون همی گردد
ازین بخت سیه روز و ازین گردون پیروزه
...
1. دی یکی گفت کابن یمین
با کناری شد از میان گروه
...
1. دی معرف به پیش آصف عهد
خواند فصلی ستوده که و مه
...
1. روزی ز بهر تجربه بگرفتم آینه
دیدم نشان مرگ در آنجا معاینه
...
1. ز آستانه جاه و جلال خسرو عهد
سپهر کشور داد و دهش سپاهانشاه
...
1. اینقطعه را ابن یمین در جواب قطعه ئی که شاعری ایرج نام فرستاده و فتوای او را در می خوردن پس از افطار در ماه رمضان پرسیده بهمان وزن و قافیه سروده مصرع اول قطعه ایرج اینست:خدایگان فصیحان دهر ابن یمین
...
1. شرف دولت و دین زبده اصحاب کرم
ای بذاتت هنر و فضل تولا کرده
...
1. صاحب عادل جلال ملک و دین دستور شرق
ای ز رفعت خاک پایت افسر خورشید و ماه
...
1. صاحب صاحبقران والا علاء ملک و دین
مهترانرا داد دادی داد این کهتر بده
...
1. طمع ابن یمین چیست ز کرم کرمت
خود بدانی چو در آن صرف کنی اندیشه
...
1. طلب کردن همیشه کهتران را
بود مر مهتران را کار و پیشه
...
1. فریومد آنمقام کزین پیش خسروان
بودند با هم از پی آن در مطاعنه
...