خلعت شاه جهان از ابن یمین فریومدی قطعه 276
1. خلعت شاه جهان بر شهریار شرق و غرب
تا قیامت بر مراد دوستان فرخنده باد
1. خلعت شاه جهان بر شهریار شرق و غرب
تا قیامت بر مراد دوستان فرخنده باد
1. دی یکی گفت که در مجلس دستور جهان
هر چه خواهد دلت آن نیست که حاصل نشود
1. در باب من ز روی حسد یک دو نا شناس
دمها زدند و کوره تزویر تافتند
1. دو دوست با هم اگر یکدلند در همه حال
هزار طعنه دشمن به نیم جو نخرند
1. دمی نمیگذرد کاین دل کباب مرا
زمانه زاتش هجران کبابتر نکند
1. دامن مرد کاهلی چو گرفت
گله از گردش زمانه کند
1. دشمنی دوسترویم افتادست
که ز هسیتش نیست خواهم شد
1. در قصه شنیده ام که ابلیس
روزی سه هزار تیز میداد
1. دو سه روزی که زندگانی تست
هیچ دانی که چون همی گذرد
1. در اینزمانه ندانم کسی ز اهل خرد
نظر بدوزد و بهر طمع زبون نشود
1. در اقبال و ادبار گردون دون
رگ جان تدبیرها بگسلد
1. دوش در تنگنای عقل مرا
با خرد صحبت اتفاق افتاد