جهان کشور دانش از ابن یمین فریومدی قطعه 264
1. جهان کشور دانش شه ممالک فضل
جمال دولت و دین صاحب کریم نژاد
1. جهان کشور دانش شه ممالک فضل
جمال دولت و دین صاحب کریم نژاد
1. جلال دولت و دین یونس ایجهان کرم
توئی که چون تو جوانمرد چرخ پیر ندید
1. جاهل از بهر که و هیزم و بهر علفست
نه بدان پایه که بر صدر بزر کیش برند
1. حکیم ملت و دین را زمن پیام برید
که دوستان حق صحبت نگاه داشته اند
1. حاسد بد سکال باری کیست
او بمیزان من چه می سنجد
1. حبذا روزگار بیعقلان
کز خرابی عقل آبادند
1. چون جامه چرمین شمرم صحبت نادان
زیرا که گران باشد و تن گرم ندارد
1. خداوندا ز هر احسان که با ما
نمودی در ضیافتخانه جود
1. خدیو کشور را دی بهاء دولت و دین
توئی که ابر کفت لؤلؤ خوشاب دهد
1. خرد را دوش میگفتم بخلوت
که ای بیدار دل پیر مجرد
1. خلق خدا که خدمت دادار میکنند
هستند بر سه قسم که این کار میکنند
1. خیمه بوالعجبی زد فلک شعبده باز
هر دم از پرده برون نقش دگر گون آرد