جایی که مقام نیستات، از باباافضل کاشانی رباعی 133
1. جایی که مقام نیستات، مرحله دان
وین عمر پر آفت و بلا را تله دان
...
1. جایی که مقام نیستات، مرحله دان
وین عمر پر آفت و بلا را تله دان
...
1. از فضل چه حاصل است جز جان خوردن
افسوس افضل که فضل نتوان خوردن
...
1. یا رب چه خوش است بی دهان خندیدن
بی منت دیده، خلق عالم دیدن
...
1. یک سو پسرت نشسته و یک سو زن
این جمله به هم بگذار و بر یک سو زن
...
1. در ظلم به قول هیچ کس کار مکن
با خلق به خُلق گوی و آزار مکن
...
1. اندر ره حق تصرف آغاز مکن
چشم بد خود به عیب کس باز مکن
...
1. با خلق به خُلق زندگانی می کن
نیکی همه عمر تا توانی می کن
...
1. گویند کز این جهان مگر شادم من
یا خود ز عدم برای این زادم من
...
1. بر سیر اگر نهاده ای دل اکنون
از پوشش و قوت خود مجو هیچ افزون
...
1. دل مغز حقیقت است و تن پوست، ببین
در کسوت روح، صورت دوست ببین
...
1. دشت از مجنون که لاله میروید از او
ابر از دهقان که ژاله میروید از او
...
1. ای تاج لعمرک ز شرف بر سر تو
وی قبلهٔ عالمین ز خاک در تو
...