9 اثر از مظهرالعجایب عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مظهرالعجایب عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مظهرالعجایب عطار نیشابوری

مظهرالعجایب عطار نیشابوری

1 چون پیمبر کرد این معنی ادا دست خود برداشت از بهر دعا

2 گفت الهی دوستش رادوست گیر دشمنانش را بزن بر سینه تیر

3 یا الهی دشمنش را خار کن منزل آن دوزخی در نار کن

4 هرکه او را یار باشد یار باش هر که یارش نیست زو بیزار باش

1 من ولای تو بجان کردم قبول زانکه هستی این زمان نور رسول

2 چون عمر راند این معانی بر زبان من ندارم از تو این معنی نهان

3 گفت بادت این مبارک بوالحسن که شدی مولای جمله مرد و زن

4 چون عمر بوبکر هم اقرار کرد روسیه شد هر که او انکار کرد

1 مرتضی و آل او یک مظهرند حیدر و اولاد از یک گوهرند

2 حبّ ایشان دار دایم در ضمیر تا شوی روشن تر از مهر منیر

3 حبّ ایشان دار و راه شرع رو تا کنی در مزرع ایمان درو

4 حبّ ایشان دار و از غم شادرو جان و ایمان را بجانان کن گرو

1 این سخن باشد بقول مصطفی طوف او هفتاد حج دارد بها

2 همچو عطّارم کمین هندوی او مرغ روحم زایری در کوی او

3 فخر من این است کز شهر توام خادمی سرگشته از بهر توام

4 فخرانسان خود بملک و جاه نیست غیر را در پردهٔ دل راه نیست

1 یا امیرالمؤمنین این بنده‌ات از گنه کاری شده شرمنده‌ات

2 یا امیرالمؤمنین عطّار سوخت در میان آتش اسرار سوخت

3 یاامیرالمؤمنین دستم بگیر چون تو باشی دستگیرم یا امیر

4 میکنی ای پادشاه انس و جان دستگیری کن ز پا افتاد گان

1 ای پسر گویم ترا آثار خیر تا بیابی بهرهٔ در کار خیر

2 چند چیزی کن بمعنی اختیار تا دهندت جام معنی صد هزار

3 اولّا ترس از خدا باید ترا تا سعادتها سزا باشد ترا

4 دوّمین بر خلق عالم رحم کن زآنکه پیغمبر بما گفت این سخن

1 تا که ایمانت شود محکم از او مهر او میدار در جانت نکو

2 جان خود آمیز با مهرش نکو تا درآید در میان جانت او

3 دیگری آن کز میان خلق رو گوشه‌ای گیر ودرون دلق رو

4 چون بیابی سرّ ما سرپوش باش در میان عاشقان می نوش باش

1 خواجهٔ نوری بما همخانه بود وز طریق ناقصان بیگانه بود

2 علم معنی از وجودش همچونور شعله میزد همچو نور کوه طور

3 یک شبی در پیش من آن بحر راز از حکایات شهان میگفت باز

4 از احادیث نبیّ و از علوم وز حکایات شه هر مرز و بوم

1 گفت روزی مصطفی اصحاب را عقد میفرمود با هم در اخا

2 گفت او با یکدگر یاری کنید خود بهم عهد و وفاداری کنید

3 چون شوم من یارتان حق یار شد از بدیهای شما بیزار شد

4 گفت ای صدّیق هستی یار من در مغاره بوده یار غار من

1 پس مبارک گفت احمد شاه را کرد آن خورشید روشن ماه را

2 هر دو همچون ماه و خور تابان شدند همچو انجم دیگران پنهان شدند

3 از جبینها گرد رُفتند آن همه پس مبارکباد گفتند آن همه

4 زین ولایت مرتضی چون برفروخت جان اصحاب نبی از رشک سوخت

آثار عطار نیشابوری

9 اثر از مظهرالعجایب عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مظهرالعجایب عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.