1 ز موتوا قبل اگر آگاه کشتی بمیر از خود که بیشک شاه گشتی
2 ز موتوا قبل اگر آگاه عشقی بمیر از خود که بیشک شاه عشقی
3 ز موتوا قبل اگر میدانی این راز بمیر آنگه به بین انجام و آغاز
4 ز موتوا قبل اگر دانی حقیقت بباید مرد اینجا از طبیعت
1 بجان و دل قدم زن اندرین راز بجان و دل نگر انجام و آغاز
2 بجان و دل درین ره بازبین تو ز جان و دل تمامت راز بین تو
3 چو جانت واصل عهد الست است از آن فارغ درین صورت نشسته است
4 چوجان تست اصل ذات جانان نموده رخ درین ذرات جانان
1 چنین فرمود سلطان حقیقت سپهر جان و دل قطب شریعت
2 نمود ذات و سر لامکانی بگویم کیست تا کلی بدانی
3 نهاده بر سر معنی خود تاج نهان و آشکارا نیز حلاج
4 که من در خواب دیدم حق تعالی مرا بنمود اینجاگاه دنیا
1 بزرگی گفته است این سر مرا باز بگویم بیشکی اینجا ترا باز
2 چنین گفت آن بزرگ صاحب اسرار که صورت در فنا آمد پدیدار
3 حقیقت اصل کل اینجا فنا بود فنا میدان که کل دید خدا بود
4 اگر دید خدا خواهی که بینی فنا میبین اگر صاحب یقینی
1 ره مردان طلب کن تا بدانی حقیقت جاودان یکتا بمانی
2 ره مردان طلب تا دید یابی عیان ذات در توحید یابی
3 ره مردان طلب تا جاودان تو بمانی تا جهان جان جان تو
4 ره مردان طلب در نامرادی اگر تو بی مرادی یامرادی
1 دلا قرآن نمودت جان جانان بگفتت رازها در عین اعیان
2 دلا واصل ز قرآنی بمانده بیک ره دست خود از جان فشانده
3 دلا واصل ز قرآنی و ذرات که مکشوفست بر توکل آیات
4 دلا واصل ز قرآنی در آخر که راز دوست میدانی در آخر
1 حقیقت ایدل اکنون چند گوئی همی گوئی تو تا پیوند جوئی
2 ترا پیوند با جانست و جانان توئی پیدا ولی در عشق پنهان
3 تو پیدائی و ناپیدای جانی که میدانم تو راز خویش دانی
4 نمیداند کسی احوالت ای دل تو میدانی دراینجا راز مشکل
1 جوابش داد شاه آفرینش که بگشاد این زمانت عین بینش
2 کنون ای بایزیدا دیده بگشای که تاواصل شوی از من در اینجای
3 سؤالم کردی از جان نی ز جانان بگویم با تو اکنون راز پنهان
4 حقیقت جان توامروز مائیم که بود خود در این صورت نمائیم
1 محمددان وصال حق در اینجا محمد اوست خلق مطلق اینجا
2 چو شبلی این بیان بشنید از او تعجب کرد از وی گفت نیکو
3 حقیقت این چنین است اندر اینجا که را همچو تو بگشاید در اینجا
4 در تو در حقیقت باز کرده است دو چشم جانت اینجا باز کرده است
1 جوابی داد او را آن زمان دوست که من مغزم همه شبلی توئی پوست
2 منم مغز و تو اینجا پوست هستی که از بهر خود اینجا بت پرستی
3 کجا دانی تو این راز مرا هان که از تقلید داری نص قرآن
4 تو در تقلید و من در سر توحید کجاگنجد یقین توحید و تقلید