جنیدا راهبر از عطار نیشابوری هیلاج نامه 54
1. جنیدا راهبر چون راز بشنید
تبسّم کرد و گفت آن صاحب دید
...
1. جنیدا راهبر چون راز بشنید
تبسّم کرد و گفت آن صاحب دید
...
1. ز دار آنگاه منصور حقیقت
جوابی داد کای میر شریعت
...
1. بگو شیخ کبیر کار دیده
که تقوی داری ای برگزیده
...
1. لقای خالق الخلق قدیمم
که بسم الله الرحمن الرحیمم
...
1. چو شیخ این راز بشنید از خداباز
جُنید پیر را گفت ای سرافراز
...
1. جُنیدش گفت ای خورشید آفاق
حقیقت هست ایجان جهان طاق
...
1. سؤالی کرد از عبدالسلامم
کزین معنی جوابی ده تمامم
...
1. ورا عبدالسلام آنگه چنین گفت
که این مرد این همه عین الیقین گفت
...
1. بدو گفتم که ای پیر سرافراز
نمودی هم از این گوئی سرباز
...
1. جوابم داد و گفتا عبدالله
کنون از راز جانان کرد آگاه
...
1. باو گفتم که او این دم کجایست
تو میدانی که این دم در چه جایست
...