11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه

باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 آن روز که آفتاب انجم میریخت صد عالم پر قطره ز قلزم میریخت

2 ناگه به کلوخ آدم اندر نگریست زان وقت ازان کلوخ مردم میریخت

1 گاهی ز نو و گه ز کهن میگویند گاهی ز کن و گه ز مکن میگویند

2 هر چند فراغتیست لیک از سرِ لطف با ما به زبان ما سخن میگویند

1 در عالم جان نه مرد پیداست نه زن چه عالم جان نه جان هویداست نه تن

2 تا کی گویی ز ما و من شرمت باد تا چند ز ما و من که نه ماست نه من

1 میپرسیدی که چیست این نقش مجاز گر بر گویم حقیقتش هست دراز

2 نقشیست پدید آمده از دریایی وانگاه شده به قعر آن دریا باز

1 آن سیل که از قوّت خود جوشان بود با هر چه که پیش آمدش کوشان بود

2 چون عاقبت کار به دریا برسید گویی که همه عمر ز خاموشان بود

1 آن سر عجب نه توبدانی ونه من حل کردن آن نه تو توانی و نه من

2 یک ذرّه گر آشکار گردد آن سر یک ذرّه نه تو نیز بخوانی و نه من

1 حل کردن آن نه تو توانی و نه من تدبیر به جز غصه فرو خوردن نیست

2 یک ذرّه نه تو نیز بخوانی و نه من یک ذرّه مجال سر برآوردن نیست

1 در بادیهای که پا ز سر باید کرد هر روز سفر نوع دگر باید کرد

2 ایمان برود اگر بخواهی استاد جان گم گردد اگر سفر باید کرد

1 کاریست ز پیری و جوانی برتر وز عالمِ مرگ و زندگانی برتر

2 سرّیست ز پردهٔ معانی برتر جاوید ز باقی و ز فانی برتر

1 در بند گرهگشای میباید بود گم ره شده رهنمای میباید بود

2 یک لحظه هزار سال میباید زیست یک لحظه هزار جای میباید بود

آثار عطار نیشابوری

11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.