11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه

باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 تا چند ازین نقش برآورده که هست تا کی ز طلسم زنده و مرده که هست

2 گر برخیزد ز پیش این پرده که هست ناکرده شود به حکم هر کرده که هست

1 آنجا که زمین را فلکی بینی تو بسیار زمان چو اندکی بینی تو

2 هرگاه که این دایره از دور استاد حالی ازل و ابد یکی بینی تو

1 هر جان که ز حکم مرکز دوران رفت مستقبل و حال و ماضیش یکسان رفت

2 ما را ازل و ابد یکیست ای درویش! ما خود چو نیامدیم چون بتوان رفت

1 آن سالک گرم روْ که در شیب و فراز چون شمع فرو گداخت در سوز و گداز

2 کلّی دلش از عالم جزوی بگرفت یک نعره زد و به عالم کل شد باز

1 هان ای دل بیخبر! کجاییم بیا از یکدیگر چرا جداییم بیا

2 بنگر تو که هر ذرّه که در عالم هست فریاد همی زند که ماییم بیا

1 دل را نه ز آدم و نه حواست نسب جان را نه زمین نه آسمان است طلب

2 نه زَهره که باد بگذرانم بر لب نه صبر که تن زنم، زهی کار عجب!

1 عشق آمد و نام کفر و ایمان نگذاشت هر پنداری که بود پنهان نگذاشت

2 چون درنگریست پردهٔ غیب بدید یک ذرّه خیالِ غیر در جان نگذاشت

1 در عشق نماند عقل و تمییز که بود کلی دل و جان بسوخت آن نیز که بود

2 چون پرتو آفتاب از پرده بتافت ناپیدا شد چو ذرّه هر چیز که بود

1 آن دل که ز شوق نور اکبر میتافت وز حق طلبی چو شمع انور میتافت

2 چون نیک نگاه کرد یک حضرت دید کز هر چیزی به نوع دیگر میتافت

1 از بس که بدیدم ز تو اسرار عجب خون گشت دلم از چو تو دلدار عجب

2 بس کز همه عالمت بجستم شب و روز تو خود همه عالمی زهی کار عجب!

آثار عطار نیشابوری

11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.