87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری

1 ای مرقع پوش در خمار شو با مغان مردانه اندر کار شو

2 چند ازین ناموس و تزویر و نفاق توبه کن زین هر سه و دین دار شو

3 یا برو از حلقهٔ مردان دین در میان حلقهٔ کفار شو

4 یا منادی کن اناالحق در جهان چون اناالحق گفته شد بر دار شو

1 ذره‌ای نادیده گنج روی تو ره بزد بر ما طلسم موی تو

2 گشت رویم چون نگارستان ز اشک ای نگارستان جانم روی تو

3 هست خورشید رخت زیر نقاب جملهٔ ذرات چشماروی تو

4 در درون چون نافهٔ آهوی حسن خون جان‌ها مشک شد بر بوی تو

1 ای جلوه‌گر عالم، طاوس جمال تو سرسبزی و شب رنگی وصف خط و خال تو

2 بدری که فرو شد زو خورشید به تاریکی در دق و ورم مانده از رشک هلال تو

3 صد مرد چو رستم را چون بچهٔ یک روزه پرورده به زیر پر سیمرغ جمال تو

4 زان درفکند خود را خورشید به هر روزن تا بو که به دست آرد یک ذره وصال تو

1 ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کرده روی چو آفتابت ختم جمال کرده

2 نیکوییی که هرگز نی روز دید نی شب هر سال ماه رویت با ماه و سال کرده

3 خورشید طلعت تو ناگه فکنده عکسی اجسام خیره گشته ارواح حال کرده

4 ماهی که قاف تا قاف از عکس اوست روشن چون روی تو بدیده پشتی چو دال کرده

1 ای چشم بد را برقعی بر روی ماه آویخته صد یوسف گم گشته را زلفت به چاه آویخته

2 ماه است روی خرمت دام است زلف پر خمت دلها چو مرغ اندر غمت از دامگاه آویخته

3 فرش بقا انداخته کوس فنا بنواخته میزان عزت ساخته پیش سپاه آویخته

4 مردان ره را بارها بر لب زده مسمارها پس جمله را بر دارها از چار راه آویخته

1 چون کشته شدم هزار باره بر من به چه می‌کشی کناره

2 از کشتن کشته‌ای چه خیزد کشته که کشد هزار باره

3 حاجت نبود به تیغ کشتن در پیش رخ تو ماه‌پاره

4 خود خلق دو کون کشته گردند هر گه که شوی تو آشکاره

1 ای آتش سودای تو دود از جهان انگیخته صد سیل خونین عشق تو از چشم جان انگیخته

2 ای کار دل ناساخته ناگاه بر دل تاخته برقع ز روی انداخته وز دل فغان انگیخته

3 تو همچو مست سرکشی افکنده در جان مفرشی سلطان عشقت آتشی اندر جهان انگیخته

4 گه دام زلف انداخته گه تیغ مژگان آخته صد حیله زین بر ساخته صد فتنه زان انگیخته

1 منم از عشق سرگردان بمانده چو مستی واله و حیران بمانده

2 امید از جان شیرین بر گرفته جدا از صحبت یاران بمانده

3 سر و سامان فدای عشق کرده بدین سان بی سر و سامان بمانده

4 ز همدستی جمعی تنگ‌چشمان چو گنج اندر زمین پنهان بمانده

1 ای جگر گوشهٔ جانم غم تو شادی هر دو جهانم غم تو

2 به جهانی که نشان نیست ازو غم تو داد نشانم غم تو

3 گر ز مژگانت جراحت رسدم زود برهاند از آنم غم تو

4 زان جراحت چه غمم باشد از آنک بس بود مرهم جانم غم تو

1 ای دل اندر عشق، دل در یار ده کار او کن جان و دل در کار ده

2 چند باشی در حجاب خود نهان دلبرت صد بار آمد بار ده

3 یا برو گر مؤمنی اسلام آر یا بیا گر کافری اقرار ده

4 خون خوری بر روی آن دلدار خور خون دهی بر روی آن دلدار ده

آثار عطار نیشابوری

87 اثر از غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی