13 اثر از ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار فخرالدین اسعد گرگانی / ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی

ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی

1 دل پر آتش و جانی پر از دود تنی چون موی و رخساری زر اندود

2 برم هر شب سحرگه پیش دادار بمالم پیش او بر خاک رخسار

3 خروش من بدرد پشت ایوان فغان من ببندد راه کیوان

4 چنان گریم که گرید ابر آذار چنان نالم که نالد کبگ کهسار

1 نویسنده چو از نامه بپرداخت به جای آورد هر چاری که بشناخت

2 چو مشکین کرد مشکین نوک خامه به نوک خامه مشکین کرد نامه

3 گرفت آن نامه را ویسه ز مشکین بمالیدش بدان دو زلف مشکین

4 به یک فرسنگ بوی نامهء ویس همی شد همچو بوی جامهء ویس

1 چو رامین دید کاو را دل بیازرد نگر تا پوزش آزار چون کرد

2 ز پیش گل حریر و کلک بر داشت حریرش را به آب مُشک بنگاشت

3 بر آهخت از میان تیغ جفا را بدو ببرید پیوند وفا را

4 یکی نامه نوشت آن بی وفا یار به یاری بس وفا جوی و وفادار

1 الا ای ابر گرینده به نوروز بیا گریه ز چشم من بیاموز

2 اگر چون اشک من باشدت باران جهان گردد به یک بارانت ویران

3 همی بارم چنین و شرم دارم همی خواهم که صد چندین ببارم

4 بدین غم در خورد چندین وزین بیش و لیکن مفلسی آید مرا پیش

1 ز درد جان و دل بر بستر افتاد بریده گشت گفتی سرو آزاد

2 همه بستر ز جانش پر غم و درد همه بالین ز رویش پر گل زرد

3 به بالین نشسته ماهرویان زنان مهتران و نامجویان

4 یکی گفتی که چشم بد بخستش یکی گفتی که افزون گر ببستش

1 چو بشنید این سخن فرزانه مشکین به فرهنگش جهان را کرد مشکین

2 یکی نامه نوشت از ویس دژکام به رامین نکوبخت و نکو نام

3 حریر نامه بود ابریشم چین چو مشک از تبت و عنبر ز نسرین

4 قلم از مصر بود آب گل از جور دویت از عنبرین عود سمندور

1 پس آنگه نامداران را بخواندند دگر ره در و گوهر بر فشاندند

2 جهان افروز رامین کرد پیمان به سو گندی که بود آئین ایشان

3 که تا جانم بماند در تن من گل خورشید رخ باشد زن من

4 نجویم نیز ویس بدگمان را نه جز وی نیکوان این جهان را

1 نگارا تا ز پیش من برفتی دلم را با نوا از من گرفتی

2 چه بایست ز پیش من برفتن گه رفتن نوا از من گرفتن

3 نوا دادم ترا دل تا تو دانی که من بی دل نجویم شادمانی

4 دلم با تست هر جایی که هستی چو بیماری که جوید تندرسی

1 ترا دیدم که چونین گش نبودی چنین تند و چنین سرکش نبودی

2 ترا دیدم که چون می بر زدی آه ز آه تو سیه شد بر فلک ماه

3 ز خواری همچو خاک راه بودی به کام دشمن و بدخواه بودی

4 چو دوزخ بود جان ز بس تاب چون دریا بود چشم تو ز بس آب

1 چه خوش روزی بود روز جدایی اگر با وی نباشد بی وفایی

2 اگر چه تلخ باشد فرقت یار درو شیرین بود امید دیدار

3 خوشست اندوه تنهایی کشیدن اگر باشد امید یار دیدن

4 وصل دوست را آهوست بسیار عتاب و خشم و ناز و جنگ و آزار

آثار فخرالدین اسعد گرگانی

13 اثر از ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی