13 اثر از ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار فخرالدین اسعد گرگانی / ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی

ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی

1 چو رامین بود با خسرو یکی ماه به نخچیر و به رامش گاه و بیگاه

2 پس از یک مه به موقان خواست رفتن درو نخچیر دریایی گرفتی

3 شهنشه خفته بود و ویس دربر دل اندر داغ آن خورشید دلبر

4 که در بر داشت چونان دلفروزی ز پیوندش نشد دلشاد روزی

1 خوشا جایا بر و بوم خراسان درو باش و جهان را می خور آسان

2 زبان پهلوی هر کاو شناسد خواسان آن بود کز وی خور آسد

3 خور آسد پهلوی باشد خور آید عراق و پارس را خور زو بر آید

4 خراسان را بود معنی خور آیان کجا از وی خور آید سوی ایران

1 چو از دیدار ویسه گشت نومید به چشمش تیره شد تابنده خورشید

2 سپردش زرد را شاهی سراسر که هم دستور بودش هم برادر

3 گزید از هر چه او را بود تیغی تگاور باره ای چون تند میغی

4 به سختی چون دل کافر کمانی پر از الماس پران تیر دانی

1 جهان را گوهرو آیین چنین است که با هم گوهران خود به کین است

2 هر آن کس را که او خواند براند هر آن چیزی که او بخشد ستاند

3 بود تلخش همیشه جفت شیرین چنان چون آفرینش جفت نفرین

4 شبش با روز باشد ناز با رنج بلا با خرمی بدخواه با گنج

1 چو آگه گشت ویس از رفت رام به جشمش بام تیره گشت چون شام

2 فراقش ز عفران بر ارغوان ریخت چو مژگانش گهر بر کهر با بیخت

3 جدایی بر رخانش زرگری کرد ولیکن چشم او را جوهری کرد

4 زنان بر روی دست پر نگارش بنفشه کرد تازه گل انارش

1 چو شاه اندر سفر پیروزگر گشت به پیروزی و کام خویش بر گشت

2 سراسر ارمن و ارّان گرفته چو پاژ از قیصر و خاقان گرفته

3 شهانش زیر دست و او زبر دست هم از شاهی هم از شادی شده مست

4 سپهرش جای تاج و جای پیکر زمینش جای تخت و جای لشکر

1 دز اشکفت بر کوه کلان بود نه کوهی بود بر جی زاسمان بود

2 ز سختی سنگ او مانند سندان نکردی کار بر وی هیچ سوهان

3 ز بس پهنا یکی نیم جهان بود ز بس بالا ستونی زاسمان بود

4 به شب بالاش بودی شمع پیکر به سر بر آتش او را ماه و اختر

1 چو باز آمد ز قلعه شاه شاهان نبد همراه با او ماه ماهان

2 به پیش شاه شد شهرو خروشان به فندق ماه تابان را خراشان

3 همی گفت ای نیازی جان مادر به هر دردی رخت در مان مادر

4 چرا موبد نیاوردت بدین بار چه بد دیدی ازین دیو ستمگار

1 چو شاه و ویس و رامین هر سه باهم دگر باره شدند از مهر بی غم

2 گناه رفته را پوزش ننودند به پوزش کینه را از دل زدودند

3 شه شاهان به پیروزی یکی روز نشسته شاد با ویس دل افروز

4 بلورین جام را بر کف نهاده چه روی ویس در وی لعل باده

1 چو رامین آمد از گرگان سوی مرو تهی بد باغ شادی از گل و سرو

2 ندید آن قد ویس اندر شبستان بهشتی سرو و بار او گلستان

3 نه هلگون دید طارم را ز رویش نه مشکین یافت ایوان را ز مویش

4 بدان خوشی و خوبی جایگاهی ابی دلبر به چشمش بود چاهی

آثار فخرالدین اسعد گرگانی

13 اثر از ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی