یا رب آن ماه تمام، آن من از اثیر اخسیکتی غزل 13
1. یا رب آن ماه تمام، آن من است
که بقد سرو خرامان من است
1. یا رب آن ماه تمام، آن من است
که بقد سرو خرامان من است
1. این زبان کاندرین دهان من است
سبب محنت و زیان من است
1. ای اختری، که شاه کواکب غلام توست
این رجعت تو، حاصل صد انتقام توست
1. بازار تو را کرانهای نیست
آزار تو را بهانهای نیست
1. کس به عشق تو دستیارم نیست
دل بهجر تو پایدارم نیست
1. طبیب درد بیدرمان کدام است
رفیق راه بی پایان کدام است
1. خیزید و می آرید که هنگام بهار است
رخسار عروسان چمن همچو نگار است
1. یا رب آن روح ممثل چه خوش است
بر گلش زلف مسلسل چه خوش است
1. با دل بد عهد تو گاو گل سر دامن است
گنبد نیلوفری در یک پیراهن است
1. آن چشم مست بین که خرد در خمار اوست
و آن لعل چون شکر که روانها شکار اوست
1. ازفلک آن ماه کون آمده است
یا پری از پرده برون آمده است
1. کار ستمت بجان رسیده است
این کارد باستخوان رسیده است