20 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی

1 چون مرا دولت وصل تو، شبی روزی نیست زانکه در مذهب من، عیدی و نوروزی نیست

2 گفتم آن لعل صفت محنت من برشکند چرخ پیروزه ندا کرد که پیروزی نیست

3 چند گوئی، که بدآموزی صاحب غرض است عادت بوالعجب توست، بدآموزی نیست

4 بیلکی باز کن از غمزه، بدآموزان را زانکه در عادت تو سنت دلدوزی نیست

1 مه رخم، سرو قامت افتاده ست راستی را، قیامت افتاده ست

2 جای شکرانه هست کزرخ او حسن بر مه، غرامت افتاده ست

3 لشکر صبر را ز تیر مژه صف شکستن علامت افتاده ست

4 مرغ او نیست مرد عافیتی کش نظر بر سلامت افتاده ست

1 یا رب آن ماه تمام، آن من است که بقد سرو خرامان من است

2 با سر زلف پریشان، همه روز در پی کار پریشان من است

3 عمر جاوید طمع میدارم که لبش چشمه ی حیوان من است

4 آن لب، آنلب، که شکر بنده اوست کس چه داند، چه بدندان من است

1 این زبان کاندرین دهان من است سبب محنت و زیان من است

2 در دهانم همیشه هست نهان و آشکارا کن نهان من است

3 من بدو خرمم، که در همه حال اصل سرمایه ی دکان من است

4 بر ضمیر دل و تفکر من بر همه خلق تر جمان من است

1 ای اختری، که شاه کواکب غلام توست این رجعت تو، حاصل صد انتقام توست

2 قدرت بلند باد، که بر قدر روزگار اقبال تو بهینه لباس کرام توست

3 شاید، اگر نهیم بشکرانه درمیان چشمی که بی جمال تو بر ماغرام توست

4 گر، زنده میشویم پس از مرک و افتراق شاید که باوصال تو، مارا قیام توست

1 بازار تو را کرانه‌ای نیست آزار تو را بهانه‌ای نیست

2 آمد ز دهن دلم ز آتش بی‌قصه تو زبانه‌ای نیست

3 تا بوده هزار بار بالین در کوی تو آستانه‌ای نیست

4 در کوی تو ناز حسن سوز است بی‌ماتم هیچ خانه‌ای نیست

1 کس به عشق تو دستیارم نیست دل بهجر تو پایدارم نیست

2 من نگویم که دیده نیست مرا هست بی روی تو نگارم نیست

3 بیکی دل چه مایه رنج کشم ای دریغا که صد هزارم نیست

1 طبیب درد بیدرمان کدام است رفیق راه بی پایان کدام است

2 همی دانم وثاق اوست جانی اگر دانستمی کان جان کدام است

3 گر این عقل است پس دایوانگی چیست ور این جان است پس جانان کدام است

4 کسی کاورا بجان جوید نگوید که با می زحمت دندان کدام است

1 خیزید و می آرید که هنگام بهار است رخسار عروسان چمن همچو نگار است

2 آن شاخ که بُد عور، کنون مُلحَم‌پوش است و آن دشت که بُد ساده، کنون سرّ عذار است

3 در دامن گلزار، صبا مدخنه‌سوز است در چهره نیلوفر، حوض آینه‌دار است

4 گل باز قباپوش شد و لاله کُلَه‌دار این چیست؟ همه خلعت سلطان بهار است

1 یا رب آن روح ممثل چه خوش است بر گلش زلف مسلسل چه خوش است

2 وان دو صف رسته لولوی عدن بدو یاقوت مکلل چه خوش است

3 غدر رنگینش با خرقه نکوست ناز شیرینش با دل چه خوش است

4 یا رب آن عهد دروغش که بدو نتوان بود موصل چه خوش است

آثار اثیر اخسیکتی

20 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اثیر اخسیکتی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی