غنچه دو اسبه رسید با از اثیر اخسیکتی قصیده 94
1. غنچه دو اسبه رسید با سپه ضیمران
پهلوی گلگونشان کوفته از ضیم ران
1. غنچه دو اسبه رسید با سپه ضیمران
پهلوی گلگونشان کوفته از ضیم ران
1. ای عقل خنجر تو و ناوردگاه جان
بیرون جهان سمند کمال از پل جهان
1. در بند آن مشو که چرا پیر شد جهان
آن بخت خواجه نیست که دایم بود جوان
1. ای عشق تو داده بر جهان فرمان
درد تو گوارنده تر از درمان
1. ای بمدیحت روان زبان فریقین
شاکرت از صد زبان روان فریقین
1. عرض داد از چابکی خورشید شمعی پیرهن
در جلال آسمان بر مهد اطفال چمن
1. دوش چون راند عرصه گردون
این سبک پای کره ی گلگون
1. امروز نشاطی است درافلاک و درارکان
کز مهر گهر زای ارم شد حرم کان
1. ای روی تو عید عالم جان
خلقی ز تو روزه دار حرمان
1. چو شب وقایه برانداخت، از رخ گردون
نهاد کام، عروس افق ز حجله برون
1. مملکت خوش سر برآورد از وسن
کی الغ جاندار نورالدید حسن