1 پهلوان زمانه یار علی که ز مرگش زمانه پر شورست
2 با همه زور از اجل افتاد تا نگویی که کار بر زورست
3 پیر ما گفت بهر تاریخش جای اصلی آدمی گورست
1 بخت ملک قاسم از الطاف حق چرخ بحکمش شد و او حکم است
2 داد خدایش خلفی کز شرف مشتریش چاکر و مه خادم است
3 اختر فرخنده منصور نام کش علم فتح و ظفر قایم است
4 نخل مرادست و بتاریخ سال گلبن بستان ملک قاسم است
1 خواجه لطف الله دارالضربی آن کام کرم کز مروت بر رخ ارباب حاجت در نبست
2 بسکه بودش لطف اگر تعریف او پرسد کسی جان محضی از پی تاریخ گوید هر که هست
1 این گنج نهان که ذات عالی نسب است در موهبتش میر محمد لقب است
2 تاریخ وفات او چو جستم ز خرد فرمود که شیخ زاده با ادب است
1 دریغا از آن غنچه باغ دل که مقصود ما بود و خوش زود رفت
2 چه مقصود شد گرگسی سال فوت بپرسد بگویید مقصود رفت
1 مکن تکیه بر مسند عمر فانی که سر رشته عمر بر بیوفایی است
2 نگه کن بسلطان خلیل سرافراز که چون غرقه در خون ز تیغ جدایی است
3 بفرمان شاهی فدا کرد جان را که فرمان شاهی چو حکم خدایی است
4 فدایی صفت رفت و هست این گواهش که تاریخ سلطان خلیل فدایی است
1 جهان صورت و معنی نظام دین محمود که قدوة العرفا بود و مفخر السادات
2 گواه فضل و کمالش همین بسست که هست جهان صورت و معنی حساب سال وفات
1 اجل بحکم الهی چو کوس رحلت زد گرفت ساز سفر مرسل فرشته صفات
2 چو او ز اهل بشارت هم از ازل بوده بشارت ازل او را شدست سال وفات
1 محبا حبیب الله آن مظهر لطف سپهر شرف آفتاب سعادت
2 ز غیبش خدا داد مولودی الحق که آفاق روشن شد از آن ولادت
3 کمال سعادت بود ظاهر از وی که تاریخ دارد نشان سعادت
1 گل باغ دل میر محمود محروم که نخل قدش مرگ برکند از بیخ
2 به بیمثلیش این دلیلی تمامست که شد میر محمود بیمثل تاریخ