1 در زمان عدل شاهنشاه عهد لطف یزدان این در دولت گشاد
2 سال تاریخش چو جستم عقل گفت تا ابد از لطف حی معمور باد
1 دریغ از میرزا محمود خوش خلق چگویم وصف آن مقبول مقبل
2 بس این وصفش که در تاریخ گویند جوان عاقبت محمود عاقل
1 دریغ از صنعی بیمثل کاخر اجل بشکست جام عشرت او
2 همی گویند خلق از بهر تاریخ ز صنعی حیف و حیف صحبت او
1 نظامی نیست دنیا را دلا از عهد او بگسل منه بر کار دنیا دل که دنیا بی ثبات آمد
2 چرا سید نظام الدین محمد رفت از عالم چرا آن چشمه آب بقاسیر از حیات آمد
3 چه حاجت وصف آن سید همین تعریف حالش بس که فخر آل طه سال تاریخ وفات آمد
1 پهلوان زمانه یار علی که ز مرگش زمانه پر شورست
2 با همه زور از اجل افتاد تا نگویی که کار بر زورست
3 پیر ما گفت بهر تاریخش جای اصلی آدمی گورست
1 این گنج نهان که ذات عالی نسب است در موهبتش میر محمد لقب است
2 تاریخ وفات او چو جستم ز خرد فرمود که شیخ زاده با ادب است
1 مکن تکیه بر مسند عمر فانی که سر رشته عمر بر بیوفایی است
2 نگه کن بسلطان خلیل سرافراز که چون غرقه در خون ز تیغ جدایی است
3 بفرمان شاهی فدا کرد جان را که فرمان شاهی چو حکم خدایی است
4 فدایی صفت رفت و هست این گواهش که تاریخ سلطان خلیل فدایی است
1 از جهان رفت در محبت شاه آنکه بود از ازل غلام علی
2 بود او آفتاب و تاریخش هم بود آفتاب شاهقلی
1 بخت ملک قاسم از الطاف حق چرخ بحکمش شد و او حکم است
2 داد خدایش خلفی کز شرف مشتریش چاکر و مه خادم است
3 اختر فرخنده منصور نام کش علم فتح و ظفر قایم است
4 نخل مرادست و بتاریخ سال گلبن بستان ملک قاسم است
1 آصف صفاتی کز نسل جابر نامش علی بد خلق از (اصل متن: ملک بود) ملاکه
2 آمد ز غیبش فرخ جبینی کز دیدن او شد عقل و اله
3 سال ولادت هر کس بپرسید گو ماه شعبان صبح دوشنبه