12 اثر از قطعات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 درویش که از تلخی کام است جگر ریش خرما چو بکامش برسد حب نبات است

2 لب تشنه چو در ورطه مرگ از عطش افتاد آبی که ز مرگش برهاند آب حیات است

1 دختر مرده شوی را امسال که ز گلگونه چهره رنگین است

2 مرو از ره به سرخی رویش که همان مرده شوی پارین است

1 کس از شهوت بطن سودی نیافت شکم خواره را کار جان دادن است

2 شب آبستن از پرخوری چون زنان سحر بر سر پای در زادن است

1 هر که شد دنبال دنیا ترک کرد آسودگی ترک دنیا کردن و آسودگی خوش دولتیست

2 صبر کن با محنت فقر و ز کس راحت مخواه زانکه هر راحت که باوی منتست آن محنتیست

3 گرچه مرهم از جراحت میبرد زحمت ولی از طبیبان خواستن مرهم مگر کم زحمتیست

1 خوشا کسیکه نیامد درین سراچه غم که از کدورت دنیا دلش مکدر نیست

2 هزار سال بعیش و نشاط اگر گذرد بیکنفس که بغم بگذرد برابر نیست

1 اهلی حریف ساقی و رندان دیر باش بگذر ز شیخ و مسجد و کنج مراقبت

2 صحبت مجو بهر که ترا نیست نسبتی اول مناسبت طلب آنکه مصاحبت

1 دیده باشی برای دفع گزند صورتی خوش که بر سر خشتست

2 شکل ناکس همان صفت دارد صورتی خوب و معنیی زشتست

1 کشته همت مردان بر مقصود دهد زانکه باران گرم بر سرما دمبدم است

2 هر قصوری که بود از کمی همت ماست ورنه از ابر کرم رحمت حق را چه کم است

1 ایکه همچون عشق پیچان همتی داری بلند جز بنخل میوه دار نیک اصلان در مپیچ

2 دولت بداصل ناکس همچو نخل مومی است صورتش خوب است اما معنیش هیچ است هیچ

1 بزرگوار خدایا من آن تهیدستم که خجلتم نگذارد که سر بر آرم هیچ

2 بخوشه چینی ام از خرمن کرم بنواز که من نکاشته ام تخم و گر بکارم هیچ

3 بزیر بار گنه مانده ام ببدکاری ز کار و بار چه پرسی که کار و بارم هیچ

4 بخاندان محمد که از محبتشان متاع هر دو جهان را نمی شمارم هیچ

آثار اهلی شیرازی

12 اثر از قطعات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی