آثار اهلی شیرازی

صفحه 59 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 خوبان دل گرم و نفس سرد چه دانند؟ باروی چو گل قدر رخ زرد چه دانند؟

2 آسوده دلانی که بخوابند همه شب سرگشتگی عاشق شبگرد چه دانند؟

3 گویند حریفان که چرا دل بتو دادم من دانم و دل مردم بیدرد چه دانند؟

4 خلقی همه را چشم حسد بر گل وصل است خاری که بود بر جگر مرد چه دانند؟

1 در چنگ غمت سخت اسیرم چه توان کرد؟ راضی بهلاکم چه نمیرم چه توان کرد؟

2 بی زر نتوان دامن یوسف بکف آورد مسکین من محروم فقیرم چه توان کرد؟

3 در روز جوانی نزدم صید مرادی امروز که افتاده و پیرم چه توان کرد؟

4 گیرم که شفابخش شود لعل تو روزی آن روز که درمان نپذیرم چه توان کرد؟

1 هرکه مست تو نشد جام شرابش ندهند بخدا گر همه خضرست که آبش ندهند

2 صورت خوب تو کز دیده ما پنهان است گنج حسن است نشان جز بخرابش ندهند

3 وه که این سنگدلان صید جگر تشنه خود بکشند وز دم آبی به ثوابش ندهند

4 سخن ناصح ما نیست بجز توبه ز عشق گر سخن این بود آن به که جوابش ندهند

1 زاهد، مرا که بیدل و دین آفریده اند عیبم چه میکنی که چنین آفریده اند

2 روی تو بود قبله گه آسمانیان روزی که آسمان و زمین آفریده اند

3 آه این چه قسمتست که هر محنتی که هست از بهر عاشقان حزین آفریده اند

4 هرگز زمهر چرخ ندیدیم غیر کین مهر سپهر را پی کین آفریده اند

1 تو آفتابی و شوق تو ناتوانم کرد نمیرسد بتو دستم چه میتوانم کرد

2 چه همت است ز جانبخشی فلک بر من که چون تو آفت (جانرا) بلای جانم کرد

3 ز نرگس تو چگویم که تا سخن کردم بعشوه کرد نگاهی که از زبانم کرد

4 ز شوق کعبه مقصود اینقدر رفتم که خار باد بهاری در استخوانم کرد

1 ایکه رخسارت ز روی لاله آب و رنگ برد دامن پاک تو از آیینه دل زنگ برد

2 کوهکن در کوه جوی شیر اگر بردی چه شد چشم خون افشان من صد جوی خون در سنگ برد

3 کعبه وصلت بپای سعی من بس دور بود جذبه عشق توام هر لحظه صد فرسنگ برد

4 او که بود از شیر مردی پارسایی دعویش تا نگه کرد آهوی چشمت دلش از چنگ برد

1 قومی نشسته با تو و می نوش میکنند قومی برون در سخنی گوش میکنند

2 من خود هلاک آنکه ز دورت نظر کنم مردم خیال بوسه و آغوش میکنند

3 آه و فغان بر آرم از این سنگدل بتان زین جورها که با من خاموش میکنند

4 من آن شهید غرقه بخونم که چون مگس خیل فرشته بر سر من جوش میکنند

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی