آثار اهلی شیرازی

صفحه 55 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 خلق از سگت نه از بد دشمن فغان کنند دشمن چه سگ بود گله از دوستان کنند

2 ز نار عشق رشته جان شد مرا چو شمع بر خود نبسته ام که مرا منع از آن کنند

3 دانم یقین نه مستی و از عشوه آندو چشم ترسم که با یقین خودم بد گمان کنند

4 خوبان بروی ما نگشایند در مگر روزی که نوبهار جوانی خزان کنند

1 خوبان همه محبوب دل و آفت جانند هرچند که من وصف کنم بهتر از آنند

2 در عبد تو شیرین دهن آن طفل نزاید کش چاشنی شهد محبت بچشانند

3 تیر تو نشان مردمک دیده ما کرد صاحب نظران در همه عالم به نشانند

4 خون گریه کند هرکه شود واقف حالم پس حال من خسته همان به که ندانند

1 خرم دلی که ره بسر کار خویش برد گوی مراد تا بتوانست پیش برد

2 قارون چه کرد با همه گنج زری که داشت نادان مشقت از همه یکباره بیش برد

3 از صد یکی بمشرب مقصود برد راه وان ره که برد با همه آیین و کیش برد

4 آنکس حکیم بود که دانسته وا گذاشت نوش جهان بمردم و خود زخم نیش برد

1 چشم ز گریه خانه مردم پر آب کرد طوفان اشک من همه عالم خراب کرد

2 گفتی لب مراست بدلها حق نمک حقا که این نمک جگر من کباب کرد

3 ز امید می ز لعل تو مردیم در خمار با ما شراب لعل تو کار سراب کرد

4 وصلت نصیب مردم بیدار شد ز بخت مارا بعشوه نرگس مستت بخواب کرد

1 چو خستگان ز درد دل گشاد می‌یابند ز نامرادی از این در مراد می‌یابند

2 ز باغ روی تو عشاق گل کجا چینند همین بس است که بویی ز باد می‌یابند

3 ببین به گوشه چشمی که کشتگان غمت بدین قدر دل خود از تو شاد می‌یابند

4 بتان شهر به بازار حُسنت ای یوسف متاع خوبی خود را کساد می‌یابند

1 سوز حدیث شمع زبان را خبر نکرد حرف سر زبان بدل کی اثر نکرد

2 غوغای رستخیز برآید ز عاشقان آن مست نازنین چه سر از خواب بر نکرد

3 طوبی که سرفرازی باغ بهشت یافت هرگز ز شرم قامت او سربدر نکرد

4 کردم طمع بجرعه جامش قضا نهشت آه از قضا که رحم بما آنقدر نکرد

1 لعلت بخنده هرچه دلم از تو خواست کرد صد وعده دروغ بیک خنده راست کرد

2 مقصود ما هلک شدن بود غایتش عشق تو آنچه غایت مقصود ماست کرد

3 برقی ز آفتاب رخت درچمن فتاد بازار گل چو خرمن مه روبکاست کرد

4 دیدی که چشم مست تو چون خواست قتل ما نگذاشت جای آشتی و هرچه خواست کرد

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی