آثار اهلی شیرازی

صفحه 54 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 وصل تو گر زمانه نصیب رقیب کرد شکر خدا که درد تو ما را نصیب کرد

2 در عشق صرفه یی نبرد جز کسی که او دنیا و آخرت همه صرف حبیب کرد

3 عمری است کاشنای شگان در توام بر من سگ تودوش نگاهی غریب کرد

4 پندم مده که هیچ دل از دست رفته ات نشنیده ام که گوش به پند ادیب کرد

1 ساقیا می ده که صبر و عشق مهجور از همند عشق خرمن سوز و عقل خوشه چین دور از همند

2 در میان دیده و دل از مه رویت صفاست زان سرای دیده و دل هردو پر نور از همند

3 حرف عقل از ما مپرس از عاقلان هم حرف عشق راز هشیاران و مستان تو مستور از همند

4 او ز خون ماست و ما ز چشمش در خمار چشم یار و جان عاشق مست و مخمور ازهمند

1 مستان تو گر باغ و بهاری طلبیدند از درد سر خلق کناری طلبیدند

2 هرکس که درین بادیه کشته چو مجنون هر پاره او در سر خاری طلبیدند

3 راه همه در معرکه عشق بتان نیست کاین قوم ز صد خیل سواری طلبیدند

4 می باد گران خور که مرا پاس تو کارست در کوی تو هرکس پی کاری طلبیدند

1 آب حیات کس بجز از جرعه کش نخورد هرکس که توبه ز می آب خوش نخورد

2 هیچ از نعیم بزم بهشتش نصیب نیست هرکس که باده با صنمی حوروش نخورد

3 در خون کشیدیم چکنم کز جفای بخت دستم بدامن تو درین گیرو کش نخورد

4 زلفت گذشت بر رخ و روی تو چین گرفت هرگز سپاه روم شکست از حبش نخورد

1 خوبان که همچو شمع ز نور آفریده‌اند سر تا قدم چراغ دل و نور دیده‌اند

2 آن طرفه آهویان که به مجنون‌وَشان خوشند این طرفه است کز من مجنون رمیده‌اند

3 در صید دل کبوتر مستند مهوشان کز برج دل‌فریبی و شوخی پریده‌اند

4 چون من به خون خود نشوم غرقه از بتان کز من به تیغ کم‌محلی دل بریده‌اند

1 رسید یار و دلم بی قرار خواهد کرد فغان که گریه مرا شرمسار خواهد کرد

2 باعتقاد قدم نه چو کوهکن در عشق که اعتقاد تو در سنگ کار خواهد کرد

3 مگو که شمع بجمالت بپرده خواهد ماند که حسن جوهر خود آشکار خواهد کرد

4 اگر وفای بتان را من اعتماد کنم درین سخن که مرا اعتبار خواهد کرد

1 از روزگار تیره دلم بر غبار چند؟ روزم سیاه شد ستم روزگار چند؟

2 ای آفتاب، شام غم صبح عیش کن دود چراغ و محنت شبهای تار چند؟

3 از خون دل کنار و برم لاله زار شد خود در میان آتش و گل در کنار چند؟

4 وصلت بکام غیر و من از غیرتم هلاک چون دست من بگل نرسد زخم خار چند؟

1 سفید موی و سیه نامه از گنه تا چند؟ چو نامه روی سفید و درون سیه تاچند؟

2 چو شمع چند بسوزم بکنج غم بی تو کسی بهر زه کند عمر خود تبه تا چند؟

3 جهان بدیدن دیدار دوست خوش باشد وگرنه دیدن رخسار مهر و مه تا چند؟

4 تو ساقی دگران ما بدیده حسرت هلاک یک نظر و مست یک نگه تا چند؟

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی