ای باغبان چه حاصل از سرو از اهلی شیرازی غزل 361
1. ای باغبان چه حاصل از سرو ناز باغت
شمعی طلب که از وی روشن شود چراغت
1. ای باغبان چه حاصل از سرو ناز باغت
شمعی طلب که از وی روشن شود چراغت
1. باغبان، آنسرو اگر برطرف جو خواهد نشست
آتش مغروری گلها فرو خواهد نشست
1. گر لب بنهی بر لب مستان چه تفاوت؟
کان مگسان در شکرستان چه تفاوت؟
1. قدرم چو مه از مهر سعادت اثر تست
من هیچ نی ام هرچه بود از نظر تست
1. یکشب که در فراق جمال تو دلبرست
باصد هزار روز قیامت برابرست
1. عمر من تا کی بآه آتشین خواهد گذشت
آه اگر دور از تو عمر من چنین خواهد گذشت
1. چون کوهکن با بیستون گفتم توانم راز گفت
طاقت نبودش کوه هم حرفی که گفتم بازگفت
1. گرچه ز گلهای می دامن ما شستنی است
شستن دامن ز می غایت تر از دامنی است