آثار اهلی شیرازی

صفحه 21 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 بلبل زسوز زار من آهنگ برگرفت گل هم زخون دیده من رنگ برگرفت

2 خوش آنکه یار زهره جبین گشت ساقیم آخر نهاد جام می و چنگ برگرفت

3 من ناتوانم از ره من کعبه مراد رنج ره و مشقت فرسنگ برگرفت

4 آشفته ساخت چو سگ دیوانه ام رقیب کز هر طرف که دید مرا سنگ برگرفت

1 مارا تنی چو صورت دیوار مانده است چشم و زبان و دست و دل از کار مانده است

2 خواهم که بشکنم قفس تن که دور ازو بیهوده مرغ روح گرفتار مانده است

3 از دیده یار رفت وزخون خشک شد مژه زان گل که بود در نظرم خار مانده است

4 از زخم تیر غمزه او زنده نیست کس وان هم که زنده است دل افکار مانده است

1 چراغ عشق من افروخت شمع خلوت دوست فروغ معنی من زنور طلعت اوست

2 مرا که گفت و شنید فرشته پروا نیست چه جای دردسر ناصحان بیهده گوست

3 بلاست دل بتو دادن قیاس عقل اینست ولی جمال تو بیش ز قیاس ما دلجوست

4 بیاو گشت چمن کن که دل برد از دست چو نوخطان سبزی که باز بر لب جوست

1 گر بسوزد تن زارم بر من خار و خسی است غم دل می خورم اما که دلم آن کسی است

2 بسکه شبها من دیوانه بخود در سخنم هست همسایه گمانش که مرا همنفسی است

3 ای اجل جان مرا بخش بدان زلف سیاه رانکه هر رشته جان بسته دام هوسی است

4 باغبان، مرغ دل من ننشیند بچمن بگشا در که چمن بر دل تنگم قفسی است

1 گوهر دل گم شد و وقت فراغ از دست رفت پیش پای خود ندیدیم و چراغ از دست رفت

2 سوختم از درد و داغش بیش از این طاقت نماند من بدرد از پا فتادم دل بداغ از دست رفت

3 میرود دوران گل چون باد ساقی فکر چیست تا تو در اندیشه یی گلگشت باغ از دست رفت

4 گر سبو در میکشم عیبم مکن ای همنفس مستم و اندازه جام و ایاغ از دست رفت

1 دی از نظر چو سرو و خرامان من گذشت من دانم از غمش که چه بر جان من گذشت

2 سوزم چو شمع و بر همه این سوز روشن است زین اشگ آتشین که بدامان من گذشت

3 صد دل کباب همچو من از گریه مست شد هرجا حکایت دل بریان من گذشت

4 کاری نکرد ناله من هم تو رحم کن فریاد رس که کار ز افغان من گذشت

1 مجال حلقه صحبت کرابخانه تست؟ که کعبه حلقه چشمش بر آستانه تست

2 میانه تن و جان باوجود مهر ازل کجاست آنچه میان من و میانه تست

3 بهانه جویی و کامم نمیدهی دانم غرض ز خواهش من عشوه و بهانه تست

4 مرا به خازن جنت چکار و نسیه خلد که آنچه نقد مرا دست در خزانه تست

1 ما عاشقیم و روی بتان قبله گاه ماست بر جرم عاشقی همه عالم گواه ماست

2 از شوخی نظر دل ما خون بریخت هر بد که کرد دیده ما پیش راه ماست

3 ما برق آه خود بفلک بر کشیده ایم جرم ستاره سوختگی هم گناه ماست

4 گر در ره وفا نکنیم استخوان سفید پس وای بر خجالت روی سیاه ماست

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی