آثار اهلی شیرازی

صفحه 15 از 182
182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 امروز در لطف به روی همه بازست کان نرگس سرمست به سوی همه بازست

2 تا جرعه جام تو نصیب که کند بخت؟ کاندر پی این جرع گلوی همه بازست

3 ازدر سگ کویت نرود با همه خواری هر چند در عیش به روی همه بازست

4 در بزم حسودان مدهم جرعه آن لب کانجا دهن بیهده گوی همه بازست

1 جان‌بخشی‌ای که با لب لعل تو ای پری است چون چشمه حیات ز پاکیزه گوهری است

2 خاصیتی که جوهر حسن تو می‌دهد از خوب سیرتی است نه از خوب منظری است

3 آن یوسفی که در سر بازار حسن تو صد آفتاب با رخ چون ماه و مشتری است

4 ما زهر غم خوریم و تو می با شکر لبان ما جان دهیم و لعل تو در ذره پروری است

1 به عقل در ره عشق تو خانه نتوان ساخت که هرچه عقل بنا کرد عشق ویران ساخت

2 فرشته بر دل جمع منش حسد بودی رخت به زلف پریشان مرا پریشان ساخت

3 بدست فتنه گریبان من از آن شوخست که اشک لعل مرا تکمه گریبان ساخت

4 عزیز من به سهی قامتان یوسف رخ نظر مکن که مرا خوار عشق ایشان ساخت

1 زهی ملاحت و خوبی که با تو محبوب است که خشم و ناز و وفا هرچه می کنی خوب است

2 بکن هر آنچه تو خواهی که گر وفا نبود کرشمه های جفا نیز از تو مطلوب است

3 تو آفتاب جهانی ازین مشو در تاب که ذره یی بهوا داری تو منسوب است

4 میان ما و تو ای مه به نامه حاجت نیست که هر اشارت ابرو هزار مکتوب است

1 ای نخل آرزو لب لعلت طبیب کیست پرورده یی عجب رطبی تا نصیب کیست

2 بادی که می وزد خبر هجر می دهد بازاین سموم غم پی جان غریب کیست

3 هرجا که عاشقی است فلک در کمین اوست آه این حسود سنگدل آخر رقیب کیست

4 با هر کسی کرشمه خاصی است یار را کس را یقین نگشت که آن مه حبیب کیست

1 گر بدامن گردی از آن رهگذر می بایدت دامنی از دامن گل پاک تر می بایدت

2 گر امید وصل باشد در قیامت دور نیست ایکه عاشق میشوی صبر اینقدر می بایدت

3 ورچراغ وصل میخواهی که افروزی چو شمع آه گرم و گریه شام و سحر می بایدت

4 گر دلت خواهد که نور دیدها باشی چو شمع جان من دلجویی اهل نظر می بایدت

1 آن شاخ گل که رونق سرو و سمن ازوست صد دل چو لاله غرقه به خون در کفن ازوست

2 شیرین دهان من چو لب یار می گزد رشک هزار طوطی شکر شکن ازوست

3 گفتا که خون من به قیامت از او مخواه تا روز حشر در دل من این سخن ازوست

4 آسوده ام چو اهلی از آن یار دلنواز کاسایش دل صد همچو من ازوست

آثار اهلی شیرازی

182 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی