ای بلعل شکرین چشمه حیوان از اهلی شیرازی غزل 1352
1. ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی
هرکه مشتاق تو باشد چکند جان کسی
...
1. ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی
هرکه مشتاق تو باشد چکند جان کسی
...
1. کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی
تا شب و روز رخم در کف پایت بودی
...
1. با همه لطف و با منت این همه ناز و سرکشی
با همه کس خوشی چرا با من خسته ناخوشی
...
1. ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حور و پری
من چگویم جان من از هر چه گویم بهتری
...
1. می خور که در سرای جهان نیست محکمی
با داست چون حباب درین خانه خرمی
...
1. گر بود یوسفش گرانجانی
بگرانجانی خود ارزانی
...
1. از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری
بس دیده خاک ره شد کوچشم اعتباری
...
1. ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین میزنی
گر یک نفس پیشت زنم بر چهره صد چین میزنی
...
1. باز دل میبردم عشوه سرو نازی
ناخنی باز بدل میزندم شهبازی
...