🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

قصاید در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

به چراگاه چو در شد سپه انجم از ادیب فراهانی قصیده 104

1. به چراگاه چو در شد سپه انجم
کوفتندی بسر سبزه غزالان سم

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 31 بیت

بسی جستم نشان از اسم اعظم از ادیب فراهانی قصیده 105

1. بسی جستم نشان از اسم اعظم
که بد نقش نگین خاتم جم

برای مشاهده کامل کلیک کنید


4 دقیقه زمان مطالعه 76 بیت

مرد چو باشد بوقت کار هراسان از ادیب فراهانی قصیده 106

1. مرد چو باشد بوقت کار هراسان
مشکل گردد و را بدیده هر آسان

برای مشاهده کامل کلیک کنید


5 دقیقه زمان مطالعه 81 بیت

برآمد بامدادان مهر روشن از ادیب فراهانی قصیده 107

1. برآمد بامدادان مهر روشن
به پهنای فلک گسترد دامن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


4 دقیقه زمان مطالعه 76 بیت

مردی بر آن سزد که کند عزم را متین از ادیب فراهانی قصیده 108

1. مردی بر آن سزد که کند عزم را متین
نه روز و شب نیوشد بر چنگ را متین

برای مشاهده کامل کلیک کنید


7 دقیقه زمان مطالعه 110 بیت

خرد پیر گفته بود که من از ادیب فراهانی قصیده 109

1. خرد پیر گفته بود که من
نکنم در سیاق شعر سخن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


7 دقیقه زمان مطالعه 139 بیت

وقتی پسرم عیسی را که آنوقت دو سال و دو ماه از سنش گذشته از ادیب فراهانی قصیده 110

1. وقتی پسرم عیسی را که آنوقت دو سال و دو ماه از سنش گذشته بود از جانب کارگذاران حضرت اقدس ولینعمت روحی فدا خلعت استیفاء بدادند در پاداش چاکری من زیرا که کودک مهد که زبان پدر و مادر نیک نیاموخته استیفاء و دبیری هیچ نداند که چیست و بزرگان کار شگرف بنااهلان و خوردان ندهند مگر در جبلت وی استعدادی نگرند یا حقوق خدمت پدرانش را از ذمت عالی ادا کنند چون وزارت دیوان رسائل خاصه سرکاری و ریاست دارالانشاء در این وقت که بیست و پنجم صفر یکهزار و سیصد و هشت بود بر عهده جناب دبیرالسلطنه میرزا فضل الله خان طباطبائی مفوض میبود و آنجناب را با من محبتی فراوان مشاهده میشد باین ابیات او را ستایش کرده مطلع آنرا ترجمه این بیت تازی قرار دادم که گفته اندبیت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


4 دقیقه زمان مطالعه 42 بیت

روز یکشنبه دویم ماه ربیع الثانی سال یکهزار و سیصد از ادیب فراهانی قصیده 111

1. روز یکشنبه دویم ماه ربیع الثانی سال یکهزار و سیصد و هشت بود که خدایگانم با همراهان چون جناب اجل ساعدالملک و نواب والانصرة الدوله و خانبابا خان قاجار و دیگران که هم بشمار بزرگان میرفتند در ارومی بخانه امیرالامرای آن سامان بمهمان آمدند و آن مرد کسی است که در نزد شاهنشاه اسلامیان پناه خلدالله ملکه و دولته آبروئی فراوان دارد و روزگار جوانی را در سایه درخت دولت بپیری رسانیده و بنام و لقب ویرا آقاخان امیر تومان خواندندی و در این روز میزبانی بسزا کرده چندان خوان خورش بیاراست که آنهمه بخوردند و هنوز بسا خوانهای بزرگ که همچنان برجای مانده بود پس از آنکه خوردنی برداشتند خدایگان ایده الله تعالی ببازی شطرنج پرداخت و من در گوشه بسرودن این ابیات مشغول شدم و مسوده آن را در آن حضرت برخواندم تا دوستانم برشکفتند و دشمنانم بشگیفتند. و آن این است

برای مشاهده کامل کلیک کنید


7 دقیقه زمان مطالعه 104 بیت

همی بداد زر و گنج سیم وی بخرید از ادیب فراهانی قصیده 112

1. همی بداد زر و گنج سیم وی بخرید
که سیم ساده گران بود و زر ناب ارزان

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 27 بیت

وقت خروش خروس و بانک مؤذن از ادیب فراهانی قصیده 113

1. وقت خروش خروس و بانک مؤذن
چون صف سیاره شد درون مواطن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


4 دقیقه زمان مطالعه 64 بیت

ای خزیده درین سرای کهن از ادیب فراهانی قصیده 114

1. ای خزیده درین سرای کهن
وی دمیده چو گل درون چمن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 36 بیت
151 اثر از قصاید در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه ادیب الممالک فراهانی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 10 از این مجموعه هستید.
×

ورود / ثبت‌نام

شماره موبایل خود را وارد کنید: