یکدسته که کاندید جدیدند از فرخی یزدی رباعی 349
1. یکدسته که کاندید جدیدند همه
سال و مه و هفته ها دویدند همه
...
1. یکدسته که کاندید جدیدند همه
سال و مه و هفته ها دویدند همه
...
1. آن دسته که در نزد تو پیشند همه
با حرف رفیق نوش و نیشند همه
...
1. دنیا که سعادتش بود مال همه
از چیست که نیست شامل حال همه
...
1. در اول وهله پا فشردیم همه
گوی سبق از زمانه بردیم همه
...
1. با آنکه ز فقر پاکبازیم همه
پیش دگران دست درازیم همه
...
1. افسوس که از رأی خراب من و تو
یکمرتبه شد پاک حساب من و تو
...
1. اشراف عزیز نکته سنج من و تو
چون مار نشسته روی گنج من و تو
...
1. از باده کبر مست و مخمور مشو
وز راه سلامت و خرد دور مشو
...
1. ای دوست برای دست و پا مشت تو کو
دشمن به تو گر روی کند پشت تو کو
...
1. ای توده گرفتار جهالت شدهای
گمگشته وادی ضلالت شدهای
...
1. ای بوم در این بوم مؤسس شدهای
ای زاغ به باغ نُقل مجلس شدهای
...
1. ای جعبه به خوب و زشت حاکم شدهای
محفوظکن سقیم و سالم شدهای
...