1 جان چند گهی گوشه نشین خواهد بود دل مشعل آه آتشین خواهد بود
2 گر طول کشد دوره فترت چندی حال تو و من بدتر از این خواهد بود
1 هر روز در این خرابه جنگی دگر است در ساغر شهد ما شرنگی دگر است
2 اوضاع سیاست عمومی گویا چون بوقلمون باز به رنگی دگر است
1 از بهر مجازات و مکافات وزیر قانع نشوم به نفی و اثبات وزیر
2 این است که از پارلمان باید خواست بگذشتن قانون مجازات وزیر
1 آن جعبه که رأی خلق گنجینه اوست بیمهری روزگار از کینه اوست
2 فرمان سعادت و شقاوت دارد این راز نهفته ای که در سینه اوست
1 گر مشکل فقر و ثروت آسان گردد آسوده ز غم توده انسان گردد
2 گر کیست که گشته حارس میش ز جور مالک چو نماینده دهقان گردد
1 آخر دل من ز غصه خون خواهد شد وز روزنه دیده برون خواهد شد
2 با این افق تیره خدا داند و بس کاین مملکت خراب چون خواهد شد
1 در ملک جهان زوال مال همه است هنگام خوشی منال مال همه است
2 پامال غنی بود تهی دست چرا گر نعمت و جاه و مال، مال همه است
1 هرگز دل من شکایت از غم نکند شادی ز مسرت دمادم نکند
2 دانی که بود مرد هنرپیشه راست آنکس که ز بار غم کمر خم نکند
1 در کشور ما که دزد را واهمه نیست جز گرگ شبان برای مشتی رمه نیست
2 آنجا که مضار هست بهر همه است وانجا که منافع است مال همه نیست
1 در دیده ما فقر و غنا هر دو یکیست در مسلک ما شاه و گدا هر دو یکیست
2 در کشتی بشکسته طوفانی ما دردا که خدا و ناخدا هر دو یکیست