1 آنان که سوار اسب گلگون شدهاند از مکمن ارتجاع بیرون شدهاند
2 با آنکه گرو برده به قانونشکنی امروز نماینده قانون شدهاند
1 ایکاش بشهر شحنه را زور نبود ملت ز فشار ظلم مقهور نبود
2 یک شمه ز قانون شکنی می گفتم گر نامه ما اسیر سانسور نبود
1 با این ره و رسم بد چه میباید کرد بگذشته بدی ز حد چه میباید کرد
2 برگشته محیط ما ز دیو و دد و دام با این همه دیو و دد چه میباید کرد
1 تحکیم اساس بر مؤسس فرض است این اصل بهر منعم و مفلس فرض است
2 بر فرض وکیل هم خطا پیشه بود بر جامعه احترام مجلس فرض است
1 دل زمزمه های انقلابی دارد در عین جنون حرف حسابی دارد
2 گوید که ز چیست مستشار بلدی این طور سر خانه خرابی دارد
1 خوش باش که ارباب یقین شک نکنند از لوح ضمیر نام حق حک نکنند
2 اثبات گناهان خطاکاران را در محکمه بی منطق و مدرک نکنند
1 هر چند که انقلاب را قاعده نیست در آتش و خون برای کس مائده نیست
2 اما دول قوی چو در جنگ شوند بهر ملل ضعیف بیفایده نیست
1 گر درد عموم را دوا باید کرد با کوشش مستشار ما باید کرد
2 اما ز ره پند نصیحت گاهی او را به وظیفه آشنا باید کرد
1 دردا که ز جهل درد نادانی ما چون سلسله شد جمع پریشانی ما
2 با حق قضاوت اجانب امروز یک داغ سیاهیست به پیشانی ما
1 افسوس که دشمنان دلم خون کردند یاران کهن محنتم افزون کردند
2 ما را رفقا به جرم دیوانه گری از دایره عاقلانه بیرون کردند