ما و ماهان و خطهٔ کرمان از نعمتالله ولی مفردات 217
1. ما و ماهان و خطهٔ کرمان
سعدی و لولیان شیرازی
ما و همان دلبران و جام شبانه از نعمتالله ولی مفردات 218
1. ما و همان دلبران و جام شبانه
تو و همین دوغ به او ترک و ترانه
مایی ما بر افتاد اویی او عیان شد از نعمتالله ولی مفردات 219
1. مایی ما بر افتاد اویی او عیان شد
او را به دیدهٔ او خوش بی حجاب دیدم
مجلس عشق است و ما مست خراب از نعمتالله ولی مفردات 220
1. مجلس عشق است و ما مست خراب
جام می نوشیم دایم بی حساب
مجموعهٔ مجموع کمال است که در وی از نعمتالله ولی مفردات 221
1. مجموعهٔ مجموع کمال است که در وی
ساقی بتوان دید چو در ساغر می می
محب آل محمد چو بایزید بود از نعمتالله ولی مفردات 222
1. محب آل محمد چو بایزید بود
اگر چنانکه چنین نیست بایزید بود
محو ما شد قطره و دریا و جو از نعمتالله ولی مفردات 223
1. محو ما شد قطره و دریا و جو
کل شی هالک الا وجهه
مخلصانه به صدق بی اکراه از نعمتالله ولی مفردات 224
1. مخلصانه به صدق بی اکراه
خوش بگو لا اله الا اللّه
مرشدی کو خبیر این راه است از نعمتالله ولی مفردات 225
1. مرشدی کو خبیر این راه است
به یقین دان که نعمتاللّه است
مرغکی سرگشته گردد کو به کو از نعمتالله ولی مفردات 226
1. مرغکی سرگشته گردد کو به کو
یار او با او و می گوید که کو
مژدگانی که روز عید آمد از نعمتالله ولی مفردات 227
1. مژدگانی که روز عید آمد
عید بر عاشقان به عید آمد
مشکل ما جمله حلوا کردهاند از نعمتالله ولی مفردات 228
1. مشکل ما جمله حلوا کردهاند
صحن ما را پر ز حلوا کردهاند