تا به کی گرد این از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1539
1. تا به کی گرد این جهان گردی
گرد این خانهٔ جهان گردی
...
از جرعهٔ جام لایزالی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1540
1. از جرعهٔ جام لایزالی
مستیم و خراب و لاابالی
...
خراباتست و رندان از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1541
1. خراباتست و رندان لاابالی
حریفان سر خوشان لاابالی
...
ای از جمال رویت از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1542
1. ای از جمال رویت نقش جهان خیالی
وی ز آفتاب رویت هر ذره ای هلالی
...
جمالش دیده ام از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1543
1. جمالش دیده ام در هر خیالی
خیالش بین که دارد خوش جمالی
...
به حق آل محمد به از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1544
1. به حق آل محمد به نور پاک علی
که کس نبی نشده تا نگشته است ولی
...
نعمت الله ماست از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1545
1. نعمت الله ماست پیر ولی
یادگار محمد است و علی
...
دارم از عشق درد از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1546
1. دارم از عشق درد دل خیلی
نیست درمان به غیر واویلی
...
ای که هستی محب از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1547
1. ای که هستی محب آل علی
مؤمن کاملی و بی بدلی
...
گفتهٔ عشاق می از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1548
1. گفتهٔ عشاق می خوانم بلی
عشقبازی نیک می دانم بلی
...
عشقبازی می کنم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1549
1. عشقبازی می کنم آری بلی
بل ایازی می کنم آری بلی
...
ترک مستم می پرستم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 1550
1. ترک مستم می پرستم یللی
ساغر باده به دستم یللی
...