1 تا تو زین منزل آدمی نروی دان که اندر گو سقر گروی
2 باش تا خلق را برانگیزند تا کیند از درون چنان خیزند
3 گرچه اینجا قباد و پرویزی چون عوانی ز گل سگی خیزی
4 ورچه اینجا امیری از زر و زور با تکبّر ز خاک خیزی مور
1 از زره بود پشتِ حیدر فرد کرد خصمش سؤال گفتا مرد
2 تا بُوَد روی به زره باشد چون دهد پشت کشته به باشد
3 آب باشد نه مرد چون پولاد کوه زرهپوش گردد از هر باد
4 مرد مردانه همچو کُه باشد که ازو بادها ستُه باشد
1 لب چو بگشاد پیر فرزانه سایه بیرون گریخت از خانه
2 پیر را گفتم از سرِ تحقیق ای ترا ملک دین جدیر و حقیق
3 من که با تو دمی بگفتم غم به همه عمر ندهم آن یک دم
4 عمر بی دوستان نه عمر بُود عمر بییار عمر غمر بُوَد
1 هرکه جست از خدای خود دنیی مرحبا لیک نبودش عقبی
2 هردو نبود به هم یکی بگذار زان سرای نفیس دست مدار
3 هست بیقدر دنیی غدّار مر سگان راست این چنین مردار
4 وانکه از کردگار عقبی خواست گر مر او را دهیم جمله رواست
1 تنت از چرخ و طبع دارد ساز این و آن ساز خویش خواهد باز
2 جان حق داد جاودان ماند زانکه حق داده باز نستاند
3 معرفت در دلت نهادهٔ اوست باز کی گیرد آنچه دادهٔ اوست
4 کانکه او خود سرشت خاک نکرد وانکه او خود نگاشت پاک نکرد
1 آنچه بر تن قبول بر جان رد وانچه بر پای نیک بر سر بد
2 منگر اندر بتان که آخر کار نگرستن گرستن آرد بار
3 اوّل آن یک نظر نماید خرد پس از آن لاشه جست و رشته ببرد
4 تخم عشق آن دوم نظر باشد پس از آن رشک و اشک تر باشد
1 می همی خور کنون به بوی بهار باش تا بردمد ز گور تو خار
2 ای چو فرعون شوم گردنکش از ره آب رفته در آتش
3 چکنی در میان رنج خمار کار آبی که آتش آرد بار
4 زان چنان خون که از لگد ریزند پس ز تابوت خم برانگیزند
1 آن شنیدی که در گه عیسی خواست باران به حاجت از مولی
2 رفت و با قوم خود به استسقا کر هرکس ز عجز خویش دعا
3 به اجابت دعا نشد مقرون گشت عیسی از آن سبب محزون
4 ناگه آمد ندا که مُجرم را از میان کن برون که مُکرم را
1 ای بلندان به عقل و جان شریف مکنید آن بلندی را تصحیف
2 در کفایت بلند رای شدید آن بلندی چرا پلید کنید
3 خویشتن را ندیدهاید همه آدم نورسیدهاید همه
4 همه را در ولایت یزدان راستی قالبست و معنی جان
1 جامه از بهر عورت عامه است خاصگان را برهنگی جامه است
2 مر زنان راست جامه اندر خور حیدر و مرد و جوشن اندر بر
3 جامه بر عورتان پسندیدست جامهٔ دیبه آفت دیدست
4 مرد را در لباس خُلقان جوی گنج در کُنجهای ویران جوی