9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 دیدن آفتاب را در خواب پادشه گفته‌اند از هر باب

2 ماه مانند رایزن باشد دگری گفت نه که زن باشد

3 جرم مریخ یا زحل در خواب صاحب محنتست و رنج و عذاب

4 تیر مانندهٔ دبیر آمد مشتری خازن و وزیر آمد

1 علّت روز و شب خور است و زمین چون گذشتی نه آنت ماند و نه این

2 ای دو بر زعم تو مراد و مرید دویی از عقل دان نه از توحید

3 در چنین حضرت ار ز من شنوی چون همه شد یکی مجوی دویی

4 که بر این در اگرچه پر شورست زال زر همچو زال بی زورست

1 هرچه داری برای حق بگذار کز گدایان ظریفتر ایثار

2 جان و دل بذل کن کز آب و ز گِل بهتر از جودهاست جهد مُقل

3 سیّد و سرفراز آلِ عبا یافت تشریف سورة هل اتی

4 زان سه قرص جوین بی‌مقدار یافت در پیش حق چنین بازار

1 آن زمان کز خدای نزد رسول حکم من ذاالذی نمود نزول

2 هرکسی آنقدر که دست رسید پیش مهتر کشید و سر نکشید

3 گوهر و زر ستور و بنده و مال هرچه در وسع بودشان در حال

4 قیس عاصم ضعیف حالی بود که نکردی طلب ز دنیا سود

1 در جهان یک زیان چو سودِ تو نیست هیچ حبس ابد چو بودِِّ تو نیست

2 ظهرالنور ذوالمنن باشد بطل الزور جان و تن باشد

3 غیب خواهی خودی زره بردار عیب را با سرای غیب چه کار

4 غیب‌گو گرد سرخ یزدان است زردرویی کشوری زانست

1 چند گویی رسیدگی چه بُوَد در ره دین گزیدگی چه بُوَد

2 تا گزنده بوی گزیده نه‌ای تا درنده بوی رسیده نه‌ای

3 بند بر خود نهی گزیده شوی پای بر سر نهی رسیده شوی

4 آدمی کی بود گزنده چه تو دیو و دد کی بود درنده چه تو

1 روبهی پیر روبهی را گفت کای تو با عقل و رای و دانش جفت

2 چابکی کن دو صد درم بستان نامهٔ ما بدین سگان برسان

3 گفت اجرت فزون ز دردسر است لیک کاری عظیم با خطر است

4 زین زیان چونکه جان من فرسود درمت آنگهم چه دارد سود

1 بود پیری به بصره در زاهد که نبود آن زمان چنو عابد

2 گفت هر بامداد برخیزم تا از این نفسِ شوم بگریزم

3 نفس گوید مرا که هان ای پیر چه خوری بامداد کن تدبیر

4 بازگو مر مرا که تا چه خورم منش گویم که مرگ و در گذرم

1 زاهدی از میان قوم بتاخت به سرِِ کوه رفت و صومعه ساخت

2 روزی از اتّفاق دانایی عالمی پُر خرد توانایی

3 برگذشت و بدید زاهد را آن چنان پارسای عابد را

4 گفت ویحک چرا براین بالای ساختستی مقام و مسکن و جای

1 هست شهری بزرگ در حدِِ روم باز بسیار اندر آن بر و بوم

2 نام آن شهر شهره فسطاطست ساحلش تا به حد دمیاطست

3 اندرو مرغ خانگی نپرد زانکه باز از هوا ورا شکرد

4 واندران شهر مرغ نگذارد زآنکه در ساعتش بیوبارد

آثار سنایی غزنوی

9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.