9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 ای جهان آفرین جان آرای وی خرد را به صدق راه‌نمای

2 در بهشت فلک همه خامان در بهشت تو دوزخ آشامان

3 بر درت خوب و زشت را چکنم چون تو هستی بهشت را چکنم

4 که نماید در آینهٔ تزویر غرض نکتهٔ علیم و قدیر

1 چون ز درگاهِ تست گو می‌مال خواب را زیر پای خیل خیال

2 همچو شمع آنکه را نماند منی در تو خندد چو گردنش بزنی

3 با تو با جاه و عقل و زر چکنم دین و دنیا تویی دگر چکنم

4 تو مرا دل ده و دلیری بین رو به خویش خوان و شیرین بین

1 داده از حکم تو تمنّی را امر دین را و عقل دنیی را

2 آنچه زاید ز عالم از امرست وآنچه گوید نبی هم از امرست

3 کفر و دین خوب و زشت و کهنه و نو یرجع الامر کلّه زی او

4 هرچه در زیر امر جبّارند همه بر وفق امر بر کارند

1 کور را گوهری نمود کسی زین هوس پیشه مرد بوالهوسی

2 که ازین مُهره چند می‌خواهی گفت یک گرده و دو تا ماهی

3 نشناسد کسی چه داری خشم لعل و گوهر مگر به گوهر چشم

4 پس چو این گوهر نداد خدای این گهر را ببر تو ژاژ مخای

1 از پس این براق شوق بُوَد شوق در گردنش چو طوق بُوَد

2 آفرینش چو گشت زندانش پس خلاصی طلب کند جانش

3 آتشیش از درون برافروزند که ازو عقل و جان و تن سوزند

4 تا که خود یار عشق خودبین است بوتهٔ توبه از پی این است

1 در حق حقّ غضب روا نبود زانکه صاحب غضب خدا نبود

2 غضب و حقد هر دو مجبورند وین صفت هردو از خدا دورند

3 غضب و خشم و کین و حقد و حسد نیست اندر صفات فرد اَحد

4 همه رحمت بود ز خالق بار هست بر بندگان خود ستّار

1 باز را چون ز بیشه صید کنند گردن و هردو پاش قید کنند

2 هر دو چشمش سبک فرو دوزند صید کردن ورا بیاموزند

3 خو ز اغیار و عاده باز کند چشم از آن دیگران فراز کند

4 اندکی طعمه را شود راضی یاد نارد ز طعمهٔ ماضی

1 کرهّ‌ای را که شد سه سال تمام رائضش درکشد به زخم لگام

2 مر ورا در هنر بفرهنجد توسنی از تنش بیاهنجد

3 کرّه را بر لگام رام کند نام او اسب خوش لگام کند

4 بارگیر ملوک را شاید به زر و زیورش بیاراید

1 هست حق را ز بهر جان شریف اندر اثناء حکم صنع لطیف

2 داند آنکس که خُرده‌دان باشد کانچه او کرد خیرت آن باشد

3 نیک نز میل و بد نه ز اسبابست بد نه از فصد لیک جلّابست

4 نام نیکو و زشت از من و تست کار ایزد نیکو بُوَد به درست

1 بندگان را که از قدر حذر است آن نه زیشان که آن هم از قدر است

2 قدر و تقدیر او نهاد چو چنگ که شناسد همی ز نام و ز ننگ

3 زان چو بربط به هر خیال همی خفته نالد ز گوشمال همی

4 پیش دیوانِ حکم او جز مرد شکر سیلی حق که داند کرد

آثار سنایی غزنوی

9 اثر از الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب الاوّل: در توحید باری تعالی در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.