8 اثر از طریق التحقیق سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر طریق التحقیق سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / طریق التحقیق سنایی غزنوی

طریق التحقیق سنایی غزنوی

1 بود در عهد ما شهی کافر نام او در جهان به عدل شمر

2 سایهٔ عدل بر جهان گسترد خلق را در خط امان آورد

3 ملک خود را به عدل‌کرد آباد کآفرین بر شهان عادل باد!

4 مهربان بود بر رعیت خود از برای صلاح دولت خود

1 بلبل گلستان «‌ما اوحی‌» شمسهٔ چرخ «‌الذی اسری»

2 دل او خازن خزانهٔ عشق سر او مرغ آشیانهٔ عشق

3 صیت شرعش همه جهان بگرفت هم زمین و هم آسمان بگرفت

4 انبیاء و رسل طفیل وی اند اوست سرخیل و جمله خیل وی اند

1 ای همه ساله پای بست غرور در خرابات حرص مست غرور

2 حرصت افگنده باز از ره حق اینچنین کی رسی به درگه حق‌

3 راه دور است و مرکبت لنگ است بار بسیار و عرصه پرسنگ است

4 بار حرص و حسد زدوش بنه هر چه داری بخور، بنوش‌ و بده

1 بگذر از نقش عالم گل تو ره تو و راهروتو منزل تو

2 رهروی‌، روسخن زمنزل گوی همره و همنشین مقبل جوی

3 چون تو غافل نشینی از کارت نبود لطف ایزدی یارت

4 در سرای اثیر خواهی بود جفت رنج و زحیر خواهی بود

1 ای مسلم‌ترا سحر خیزی هر سحر چون زخواب برخیزی

2 سر زبالین شرق برداری دامن وجیب پر ز زرداری

3 پس کنی در جهان زرافشانی بر فقیر و توانگر افشانی

4 چون زنی بر فلک سراپرده بندی از نور در هوا پرده

1 هر که را داد ایزدش توفیق صبر و شکرش بود همیشه رفیق

2 این بکاهد بلا و محنت را وان فزاید غنا و نعمت را

3 صبرتلخ است ازو بود حرجت او دهد از بلا و غم فرجت

4 چون شکر ذوق شکر شیرین‌است نعمت افزای و قوت آیین است

1 مرکب جهد زیر ران آرد رخ بدان فرخ آستان آرد

2 سفر او نه آب و گل باشد رفتن او به پای دل باشد

3 در طلب چون رسد به مطلوبش حاصل آید وصال محبوبش

4 چون سخن گویدازمحبت‌ دوست از طرب بر تنش بدرد پوست

1 بود روزی مبارک و فرخ کاین سعادت نمود ما را رخ

2 در این گنجنامه بگشادم وین سخن را اساس بنهادم

3 نقش این کارنامه می‌بستم تیر بوسید خامه و دستم

4 گفتم این نظم را طرازش چیست‌؟ زیور این عروس‌، مدحت کیست‌؟

1 رنگ و بویی که در جان بینی گر همه سود وگر زیان بینی

2 صلح با عدل و جنگ باستم‌است با بدی نیک و با نشاط غم است

3 رهروان را ازآن چه نفع وچه ضر گر همه خیر باشد ار همه شر،

4 عالم دیگر است عالمشان نیست فرقی زمور تا جمشان

1 چه کنی عیش با زن و فرزند؟ ببر از جمله دل‌، بدو پیوند!

2 چه نشینی میان قومی دون‌؟ چه بری سر، زبند شرع برون‌؟

3 ای ستم کرده بر تو شیطانت مانده در ظلمت سقر جانت

4 تا زشیطان خود شوی ایمن شرع را شحنهٔ ولایت کن

آثار سنایی غزنوی

8 اثر از طریق التحقیق سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر طریق التحقیق سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.