8 اثر از طریق التحقیق سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر طریق التحقیق سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / طریق التحقیق سنایی غزنوی

طریق التحقیق سنایی غزنوی

1 گر حیات ابد همی خواهی خیز و با عشق جوی همراهی

2 رو، دم از عشق زن‌که‌کار این است رهروان را بهین شعار این است

3 به زبان سر عشق نتوان گفت آنچنان در به گفت نتوان سفت

4 هر چه گویی گر آنچنان باشد صفت عشق غیر از آن باشد

1 روزی از روزها به راهگذر خرکی بر دکان آهنگر

2 از قضا می‌گذشت با هیمه شرری جست از یکی نیمه

3 هیمه آتش‌گرفت یکسر سوخت آخرالامر در میان خر سوخت

4 چون تو با هیمه بر سقرگذری عجب اربگذری و جان ببری

1 ازپی لقمه‌ای چه ترش و چه شور تاکی این گفت وگوی شیرین شور

2 بر در این و آن چو سگ چه دوی‌؟ گرنه‌ای سگ چنین به تک چه چه دوی‌

3 بیش خوردن قوی کند گردن لیک زبرک شوی زکم خوردن

4 آفت علم و حکمتست شکم هرکه را خورد بیش‌، دانش کم

1 عاشقان را غذا بلا باشد عاشقی بی بلا کجا باشد

2 لقمه از سفرهٔ بلا خوردند می‌زمیخانهٔ رضا خوردند

3 هرکه را در جهان بلا دادند اولش شربت رضا دادند

4 نزد آن کس‌که در ره آمد مرد رنج و راحت یکیست و دارو و درد

1 دین شرف یافته و دنیا زین از جمال وجود ذوالنورین

2 منبع جود و جامع قرآن صد ف در مکرمت عثمان

3 آنکه همت ورای کیوان داشت جیب جان نور نقد قرآن داشت

4 طلعتش بوده نور هر دیده سرمهٔ شرم داشت در دیده

1 در جهان هر چه هست عاریت است بهترین نعمتیش عافیت است

2 هست اندر جهان جسمانی عافیت ملکت سلیمانی

3 هر که در عافیت بداند پست قدر این مملکت شناسد چیست

4 خشک نانی به عافیت زجهان نزد من به زملکت خاقان

1 رهروانی که وصل اوجویند معتکف جمله بر در اویند

2 از وجود جهان خبر‌شان نیست جز غم او غم دگر‌شان نیست

3 در جهانند و از جهان فارغ همه با او، زجسم و جان فارع

4 سرقدم ساخته چو پرگارند لاجرم صبح و شام در کارند

1 خود تو کاهل نشینی ای غافل ناپسندست غفلت از عاقل

2 خیز و خود را بساز تدبیری بر جهان زن چهار تکبیری

3 در میان آی چست چون مردان صفت و صورتت یکی گردان

4 زآنکه باشد شعار ناپاس از درون خبث‌، و زبرون پاکی

1 اندرین ملک پادشاه‌، دلست در ره سدره بارگاه دلست

2 کالبد هیچ نیست عین‌، دلست ساکن «‌بین اصبعین» دلست

3 قابل نقش کفر و دین است او تختهٔ مشق مهر وکین است او

4 قصه جام جم بسی شنوی واندر آن بیش وکم بسی شنوی

1 این مثل در زمانه معروف است که عملها به وقت موقوف است

2 باش راضی بدانچه او دهدت گر همه زشت‌، ورنکو دهدت

3 نیک و بد نفع و ضر و راحت ورنج کز تو بگذشت در سرای سپنج‌،

4 یا چو افسانه‌ایست یا خوابی یا چو در بها روان آبی

آثار سنایی غزنوی

8 اثر از طریق التحقیق سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر طریق التحقیق سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.