شها که بود که از فیض بخشش از سلمان ساوجی قطعه 96
1. شها که بود که از فیض بخشش تو بدو
گهر به رطل نیامد درم به من نرسید
1. شها که بود که از فیض بخشش تو بدو
گهر به رطل نیامد درم به من نرسید
1. ایا شمع جمع و چراغ ملوک
چو پروانه تا چند تابم دهید
1. پادشاها عالم از انصاف تو معمور شد
همچنین معمورهاش را تا ابد معمور دار
1. کدام پیک مبارک قدم دعای مرا
برد به حضرت خورشید آسمان مقدار
1. طریق نیست سفارش به آسمان کردن
که سایه بر سر سکان ربع مسکون دار
1. شتر وابچه دیار عرب
کرد قیتولهای مردم پر
1. خسرو اخاک درگه تو مرا
از غبار ذر ور نیکوتر
1. اگر هزار گنه بندهای کند نبود
چنان بزرگ که اندک جریمه سرور
1. پریر روز به حمام در فقیری را
به فحش و زجر فرو شست خواجه مغرور
1. آنکه از کبر، یک وجب میدید
از سر خویش تا به افسر هور
1. ای شهنشاهی که از بهر صلاح مملکت
آهنیت خود تاج سر شد و مرکب سریر
1. کرا مجال بود کز زبان همچومنی
حکایتی برساند به بارگاه وزیر