17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

1 دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند

2 سخت می‌ترسم ازین معنی که خاص و عام ملک از تو برگردند و رو با حضرت بی چون کنند

3 از عوانان ممالک گردن یک تن بزن تا خلایق خرمی از خون آن ملعون کنند

4 پادشاها از پی صد مصلحت یک خون بکن پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند

1 ای خسروی که دست و دل کامگار تو کار جهان به تیغ جهانگیر می‌کنند

2 شیران رایت تو هژبران رزم را در مرغزار معرکه به نخجیر می‌کنند

3 آیات فتح را به زبان و سنان و تیغ پیوسته اولیای تو تفسیر می‌کنند

4 اقبال تا به دامن جاه تو چنگ زد حساد ناله زارتر از زیر می‌کنند

1 اول آن است که چون نیت عزلت دارد بنده زین دایره جمع جدا خواهد بود

2 گوشه خانه‌ای امروز وطن خواهد ساخت کش خداوند جهان خانه خدا خواهد بود

3 مدتی مالک ملک شعرا بود بحق این زمان جامع جمع فقرا خواهد بود

4 پیش ازین در پی مخلوق به سر می‌گردید بعد ازین بر در معبود به پا خواهد بود

1 نفس من اگر چه جانبخش است جگرم غرق خون چو مشک بود

2 گرچه دریا به ابر آب دهد لب دریا همیشه خشک بود

1 هلال غره دولت وجیه دولت و دین که با ضمیر تو خورشید راضیا نبود

2 هلال خواندمت زانکه زاده شمسی وگرنه نام قمر، شمس را سزا نبود

3 به عهد خلقت اگر نافه دم زند از مشک حقیقت است که بی آهو و خطا نبود

4 چه ابر با تو اگر لاف زد مرنج که ابر گدای یم بود و در گدا حیا نبود

1 خدایگانا چو شد اشارتت که رهی به ملک فارس به تحصیل وجه زر برود

2 گمان بنده نبود آنکه بعد چندین سال ز درگهت به چنین کار مختصر برود

3 ولی به حکم قضا بر رضا چه چاره بود چو هست حکم قضا گو بدین قدر برود

4 به خاک پای عزیزت که گر به آب سیاه اشارت تو بود چون قلم به سر برود

1 چون سر چاه بلا باز شود بر یعقوب حال پیراهن یوسف همه پوشیده شود

2 باش تا دولت ایام وصال آید باز بوی پیراهنش از مصر به کنعان شنود

1 دیگر از خرج پرو دخل کمش چندی قرض هست و فرض است که قرض غرما باز دهد

2 بنده را غیر در شاه دری دیگر نیست قرض باید که ز انعام شما باز دهد

3 وجه این قرض که از من غرما می‌خواهند گر نخواهد ز تو سلمان ز کجا باز دهد؟

1 ای جوانبختی که در ایام عدلت باد صبح دختران غنچه را تعلیم مستوری دهد

2 گر صبای روضه خلقت وزد در بادیه بعد از آن خار مغیلانش گل سوری دهد

3 در طبیعت گر نهد از لفظ عذبت خاصیت نیش زهر افشان عقرب نوش زنبوری دهد

4 صاحبا یک سال و شش ماه است تا هر دم لبم زحمت خاک جناب جاه دستوری دهد

1 ای وزیری که فلک حلقه به گوش در توست خود فلک را چه دری بهتر ازین می‌باید

2 پرتو رای تو را دید خرد گفت مرا چه مبارک سحری بهتر ازین می‌باید

3 توامان چون ز غلامان کمر بسته توست بر میانش کمری بهتر ازین می‌باید

4 خواست تا جلوه دهد دست تو طاووس ضمیر لیکنش بال و پری بهتر ازین می‌باید

آثار سلمان ساوجی

17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی