آثار سلمان ساوجی

صفحه 10 از 17
17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

1 ایا شهی که غبار سپاه منصورت عذار فتح به خط معنبر آراید

2 سوار همت تو گوی جاه در میدان ببردی از خم چوگان چرخ بر باید

3 اگر محاصره آسمان کند رایت به یک دو ماهش هر نه حصار بگشاید

4 شهاز گردش گردون شکایتی است مرا که ذکر آن به چنین حضرتی نمی‌شاید

1 ای وزیری که دلت همت اگر در بندد گره عقد ز ابروی فلک بگشاید

2 قدم همت تو تارک کیوان سپرد چنبر طاعت تو گردن گردون ساید

3 در زمان قلمت زهره ندارد بهرام که زبان و لب شمشیر به خون آلاید

4 هرچه با عقل در ایام تو کردند رجوع گفت تا خواجه درین باب چه می‌فرماید

1 دیگر آن است که محبوب جهان سقری شاه آمد از بندگی شاه که می‌فرماید

2 رو بگو بنده دیرینه ما سلمان را که بخواه از کرمم هر چه تو را می‌باید

3 بنده بر حسب اشارت طلبی کردم و شاه داشت مبذول چنان کز کرم شاه آید

4 وعده دین است و ز دین من اگر ز انچه کند ذمت همت خود شاه بری می‌شاید

1 شبی زبان فصاحت ز منهیان خرد سوال کرد غرض آنکه مدتی است مدید

2 که بر خلاف طباع زمانه می‌بینم که حصن ملک حصین است و سد عدل سدید

3 زوال ظلمت ظلم است از ستاره بدیع کمال دولت فضل است از زمانه بعید

4 چه خامه‌ای است که کوتاه می‌کند هر دم زبان تیغ که بودی دراز در تهدید

1 ایا سحاب نوالی که از صریر قلم به گوش صامعه جز مدحت شما نرسید

2 به بوی خلق خوشت بح کاروان نسیم سحرگه از طرف تبت و خطا نرسید

3 نماند در همه آفاق ذره‌ای که درو ز آفتاب دلت پرتو عطا نرسید

4 به گرد گرد سمندت براق جمشیدی اگر چه بود جهان گرد و باد پا نرسید

1 شها که بود که از فیض بخشش تو بدو گهر به رطل نیامد درم به من نرسید

2 به حضرت تو رهی کرده خانه‌ای در خواه به من رسید که دادی ولی به من نرسید

1 ایا شمع جمع و چراغ ملوک چو پروانه تا چند تابم دهید

2 شما عین لطفید و دریای جود چرا وعده چون سرابم دهید

3 گناهی نکردم خطایی نرفت چه موجب که چندین عذابم دهید

4 مرا کز تب محرق انتظار جگر سوخت یک شربت آبم دهید

1 پادشاها عالم از انصاف تو معمور شد همچنین معموره‌اش را تا ابد معمور دار

2 شرق و غرب ملک را بر التفات توست چشم گه نظر با رای هندو گاه با فغفور دار

3 چون میسر شد به زخم تیغ ملک ایرجت بعد ازین عزم دیار سلم و ملک تور دار

4 شام را از پرتو شمشیر نور صبح ده نیم روز از گرد لشکر چون شب دیجور دار

1 کدام پیک مبارک قدم دعای مرا برد به حضرت خورشید آسمان مقدار

2 پس از دعاب و زمین بوس گوید ای شاهی که چرخ را همه بر قطب رای توست مدار

3 کسی که نام تو بر دل نوشت گشت عزیز به غیر زر که به غایت شدست پیش تو خوار

4 به دور عدل تو از غصه فتنه شد در خواب به بانگ کوس تو از خواب بخت شد بیدار

آثار سلمان ساوجی

17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی