آثار سلمان ساوجی

صفحه 12 از 17
17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

1 از آبله جرب تن من شاخی است که غنچه گشت بارش

2 هر عضوی و صد هزار غنچه هر غنچه و صد هزار خارش

1 گر سر ترک کلاه فقر داری ای فقیر چار ترکت باید اول تا رود کارت ز پیش

2 ترک اول ترک مال و ترک ثانی ترک جاه ترک ثالث ترک راحت ترک رابع ترک خویش

1 قوی و بزرگ و سرافراز و سرخ رو ناگه به آرزوی تو برخاستم ز مسکن خویش

2 چو در جناب تو آمد شدم دراز کشید برفت آب و هوس کم شد و ندامت پیش

3 روا مدار کنون باز پس روم ز درت به خود فرو شده گریان و سر فکنده به پیش

1 ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض

2 سرمه از خاک رهت کردن فلک را فرض عین می‌کشد در دیده خود می‌کند بر عین فرض

3 عرض حالم راست طولی می‌کنم زان احتراز مختصر کاری است کارم چیست چندین طول و عرض

4 باید احسانی چنان کردن که بعد از خرج راه قرض خود بگزارم و بازم نباید کرد قرض

1 ای وزیری که ملک جاه تو راست از سماوات و ارض افزون عرض

2 از زمانه شکایتی دارم بر ضمیر تو کرد خواهی عرض

3 چون روا باشد ای خلاصه عمر کی سزا باشد ای خلیفه ارض

4 که در ایام دولت تو کسی که دعای تو باشد او را فرض

1 ماه گردون سلطنت ناگاه شد نهان در حجاب میغ دریغ

2 زین تحسر بماند در دندان لب و دست نگین و تیغ دریغ

3 تا ابد بر زوال شاه اویس ملک و دین می‌زنند دریغ دریغ

1 دارای شرق و غرب که جود و وقار تو دریا و کوه را همگی برد آب و سنگ

2 می‌راند با لطافت طبعت حدیث آب صد پی برآمد از حسرت پای او به سنگ

3 می‌گردد از خجالت قدرت فلک کبود می‌آید از حلاوت لطفت شکر به تنگ

4 معدوم گشت به فتنه به عهدت از آن شدست پنهان به کنجهای دهان بتان شنگ

1 دوش با من خرد از روی نصیحت می‌گفت کای گرفته ز جهان طبع لطیف تو ملال

2 پیش ارباب زمان می نروی از چه سبب بهر قوتی که گریزت نبود در همه حال

3 گفتمش زانکه درین دور قمر نیست کسی که درو بوی مروت بود و حسن خصال

4 کوه کندن ز پی قوت به نوک مژه به که شدن پیش لئیمان زمان بهر سوال

1 پناه زمره اسلام تاج دولت و دین زهی خرد ز وجود تو کسب کرده کمال

2 ز طبیب خلق تو باشد دماغ عقل سلیم ز حسن رای تو یابد عروس ملک جمال

3 خدایگانا دانی که بنده سلمان را جناب توست درین مملکت ماب و مال

4 سه هفته شد که ز سرما و برف در تبریز به جز تردد خاطر تردد است محال

1 اکمل دولت و دین ای شرف منصب تو در کمال شرف و قدر ازان سوی کمال

2 زهره را از حسد مجلس لطفت هر شب بوده از خون شفق جام افق مالامال

3 تن بدخواه تو دیدم شده غربال به تیر گرچه خون نیز ندیدم به جز آن یک غربال

4 در جهان شبه نظیر تو که ممکن نبود همچو آسایش اهل نظر و فضل محال

آثار سلمان ساوجی

17 اثر از قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی