🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

غزلیات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

هر که چون سروم، گل اندامی نداشت از سلمان ساوجی غزل 96

1. هر که چون سروم، گل اندامی نداشت
در جهان، از عیش خوش کامی نداشت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

تیر خدنگ غمزه‌ات، از جان ما گذشت از سلمان ساوجی غزل 97

1. تیر خدنگ غمزه‌ات، از جان ما گذشت
بر ما ز غمزه تو چه گویم، چها گذشت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟ از سلمان ساوجی غزل 98

1. چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟
شد بپایان عمر و پایانی ندارد سرگذشت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

بر دل من تا خیال آن پری پیکر، گذشت از سلمان ساوجی غزل 99

1. بر دل من تا خیال آن پری پیکر، گذشت
کافرم گر در خیالم، صورتی دیگر گذشت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

از سر دنیا و دین، مردانه در خواهم گذشت از سلمان ساوجی غزل 100

1. از سر دنیا و دین، مردانه در خواهم گذشت
مست و لایعقل، به کوی یار، بر خواهم گذشت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

آب چشمم راز دل، یک یک، به مردم، باز گفت از سلمان ساوجی غزل 101

1. آب چشمم راز دل، یک یک، به مردم، باز گفت
عاشقی و مستی و دیوانگی، نتوان نهفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

هر که با، عشق آشنا شد، زحمت جان، بر نتافت از سلمان ساوجی غزل 102

1. هر که با، عشق آشنا شد، زحمت جان، بر نتافت
درد پر ورد محبت، بار درمان بر نتافت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

دل، در برم گرفت و پی یار من برفت از سلمان ساوجی غزل 103

1. دل، در برم گرفت و پی یار من برفت
لب بوسه داد و جان و روان از بدن برفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

بر سر کوی غمش، بی سروپا باید رفت از سلمان ساوجی غزل 104

1. بر سر کوی غمش، بی سروپا باید رفت
گاه با خویش و گه از خویش جدا، باید رفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

باز دل سودای آن زنجیر مو، از سر گرفت از سلمان ساوجی غزل 105

1. باز دل سودای آن زنجیر مو، از سر گرفت
آتشم بنشسته بود از شمع رویش، در گرفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

سلطان عشق، ملک دل و دین، فرو گرفت از سلمان ساوجی غزل 106

1. سلطان عشق، ملک دل و دین، فرو گرفت
او حاکم است، نیست کسی را بر او، گرفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

سر، در رهش، نهادم و کاری به سر، نرفت از سلمان ساوجی غزل 107

1. سر، در رهش، نهادم و کاری به سر، نرفت
با او به هیچ حیله مرا دست، در نرفت

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت
390 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سلمان ساوجی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 9 از این مجموعه هستید.
×

ورود / ثبت‌نام

شماره موبایل خود را وارد کنید: