🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

غزلیات در دیوان اشعار سلمان ساوجی

از سر کوی تو ما بی سر و سامان رفتیم از سلمان ساوجی غزل 299

1. از سر کوی تو ما بی سر و سامان رفتیم
تشنه و مرده ز سرچشمه حیوان رفتیم

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

در راه غمت کرده ز سر پای بپویم از سلمان ساوجی غزل 300

1. در راه غمت کرده ز سر پای بپویم
ور دست دهد، ترک سر و پای بگویم

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

دل من زنده می‌گردد به بوی وصل دلداران از سلمان ساوجی غزل 301

1. دل من زنده می‌گردد به بوی وصل دلداران
دماغم تازه می‌دارد نسیم وعده یاران

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

ای آب آتش رنگ تو، بر باد داده خاک من از سلمان ساوجی غزل 302

1. ای آب آتش رنگ تو، بر باد داده خاک من
در آب و آتش هر دم از خاک درت باد ختن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

سرو من سنبل تر بر زده بر گل پرچین از سلمان ساوجی غزل 303

1. سرو من سنبل تر بر زده بر گل پرچین
بستده لشکر رومش ز حبش لشکر چین

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

مسکین تنم به بویت، خو کرده است با جان از سلمان ساوجی غزل 304

1. مسکین تنم به بویت، خو کرده است با جان
ورنه به نسبت از تن، دورست راه تا جان

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

هر که را مقصود، حسن عارض است از دلبران از سلمان ساوجی غزل 305

1. هر که را مقصود، حسن عارض است از دلبران
عارضی عشق است، نتوان نهادن دل بر آن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

ای چین سر زلفت، ماوای دل سلمان از سلمان ساوجی غزل 306

1. ای چین سر زلفت، ماوای دل سلمان
ماوای همه دلها، چه جای دل سلمان؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

من هشیار با مستان ندارم روی بنشستن از سلمان ساوجی غزل 307

1. من هشیار با مستان ندارم روی بنشستن
که می‌گویند بشکن عهد و بی‌شرمیست بشکستن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

تا کی آخر خاطر اندر بند هجران داشتن؟ از سلمان ساوجی غزل 308

1. تا کی آخر خاطر اندر بند هجران داشتن؟
یوسف جان عزیزان را به زندان داشتن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن از سلمان ساوجی غزل 309

1. نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن
نشاید شیر مردان را، به هر زخمی ز جا رفتن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

خجالت دارم از کویت، ز بس درد سر آوردن از سلمان ساوجی غزل 310

1. خجالت دارم از کویت، ز بس درد سر آوردن
به پیشانی و روی سخت خاک پایت آزردن

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت
390 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سلمان ساوجی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سلمان ساوجی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 26 از این مجموعه هستید.
×

ورود / ثبت‌نام

شماره موبایل خود را وارد کنید: