آثار سعیدا

صفحه 5 از 59
59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سعیدا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سعیدا شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سعیدا / دیوان اشعار سعیدا / غزلیات در دیوان اشعار

غزلیات در دیوان اشعار سعیدا

1 برتر از عرش است ای عشاق، سیران شما دور گردون هست تقلیدی ز دوران شما

2 تا قیامت باد با هم روبه‌رو ای مهوشان سینهٔ صافی‌دلان و تیغ عریان شما

3 گر نه‌اید ای دوستان از اهل عزت خود چراست آسمان کرسی به دوش و سفره [و] خوان شما

4 چند می‌پرسی که مجنون کرد و عقلت را که برد مستی چشم سیه سرو خرامان شما

1 جامع رشک جنان فیض اثر دیدیم ما گوییا در شام دنیای دگر دیدیم ما

2 سقف جامع با سراجات منیرش بی گمان آسمان و کوکب و شمس و قمر دیدیم ما

3 واعظان در هر طرف سرگرم وعظ خویشتن سرخوش از ذکر خدا دیوار و در دیدیم ما

4 باخبر با بی خبر را اندرین دارالامان بی خبر از خویش و از حق باخبر دیدیم ما

1 رو به هر کوهی نماید طور می‌دانیم ما هرکه گوید حرف حق منصور می‌دانیم ما

2 غایبان گر در حضور ما سخن‌ها گفته‌اند نیست ز ایشان رنجی معذور می‌دانیم ما

3 قرب دلبر جز فنای عاشق بیچاره نیست هرکه نزدیک است او را دور می‌دانیم ما

4 کام از انگشت حلوای جهان شیرین مکن این بنا را خانهٔ زنبور می‌دانیم ما

1 چون تیر پیچ و تاب ندارد کمان ما پاک است از ریا و حسد خاندان ما

2 غیر از هدف شدن نزند فال دیگری گر مهره های قرعه شود استخوان ما

3 در خاطرش سخن سر مویی اثر نکرد هر چند مو کشید زبان در دهان ما

4 جایی که غیر عجز دگر هیچ نیست کم جز بار نیستی چه برد کاروان ما

1 برد آرزو خرمن ما خوشه چین ما از دست نارسا ننمود آستین ما

2 آیینهٔ نمونهٔ تمثال حیرتیم چون آب موج خیز نباشد جبین ما

3 از شکر و صبر ذائقهٔ ما گرفته حظ تلخ است در مذاق کسان انگبین ما

4 داغ است همچو لالهٔ بیدل در این چمن از باغ روزگار گل دستچین ما

1 جز لاله نیست چشم سیاهی به راه ما غیر از دلی شکسته نباشد پناه ما

2 در انتظار پنبهٔ راحت سفید شد چشم کشیده سرمهٔ داغ سیاه ما

3 از موج خیز جوهر شمشیر آبدار دایم رسیده آب به حلق گیاه ما

4 از بهر چشم زخم حوادث به خط صنع حرزی نوشته هاله بر اطراف ماه ما

1 بیجا نمی خلد به دلی تیر آه ما مژگان چشم آبله شد خار راه ما

2 از عجز ما همیشه قوی رشک می برد با برق می زند دو برابر گیاه ما

3 یک نکته ای است در نظر اهل معرفت از خط سرنوشت شکست کلاه ما

4 از خشم چرخ و کشمکش دست روزگار شد چون کمان شکستگی ما پناه ما

1 شور عشق است و جنون حاصل و سرمایهٔ ما سنگ طفلان بود از خان غمش دایهٔ ما

2 منزل ما و فنا در ته یک دیوارند سایهٔ ماست در این بادیه همسایهٔ ما

3 ما در این مهد چه خواهیم به خود بالیدن که به صد خون جگر شیر دهد دایهٔ ما

4 هر که را رغبت بی ساخته با جنس خود است دست در گردن ما چون نکند سایهٔ ما؟

1 بی رمز درد، کس نشود آشنای ما خالی ز ناله نیست نی بوریای ما

2 ماییم هر چه هست نماییم هر چه هست از ما پر است عالم و خالی است جای ما

3 با سنگ طینتان چه کند نرمی زبان با دل شکسته کار کند مومیای ما

4 دست طمع ز دامن دوران بریده ایم کفش زمانه راست نیامد به پای ما

1 ظهور نعمت منعم بود گدایی ما نوای عالم معنی است بینوایی ما

2 زمانه افسر شاهی به روی خاک انداخت چو دید شوکت و شأن برهنه پایی ما

3 بیار باده و با ما مصاحبت انگیز که بیخودی است ره و رسم آشنایی ما

4 نه زهد خشک فروشیم آبرو خواهیم نه ترک دنیی دون است پارسایی ما

آثار سعیدا

59 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سعیدا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار سعیدا شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی