🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

غزلیات در دیوان اشعار سعیدا

لعلش که کار بوسه به انداز می‌کند از سعیدا غزل 310

1. لعلش که کار بوسه به انداز می‌کند
دل را کباب شعلهٔ آواز می‌کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 4 بیت

رمزی است این که شمع فروزنده می از سعیدا غزل 311

1. رمزی است این که شمع فروزنده می کند
بر حال خویش گریه به ما خنده می کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند از سعیدا غزل 312

1. آن ماهوش که در همه جا جلوه می کند
خورشید در خرابهٔ ما جلوه می کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 9 بیت

کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند از سعیدا غزل 313

1. کی فرنگی با مسلمانی نهانی می کند
آنچه با ما آشکارا یار جانی می کند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

کسان که سود و زیان را در این جهان از سعیدا غزل 314

1. کسان که سود و زیان را در این جهان دانند
یقین قماش کفن به ز نقد جان دانند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند از سعیدا غزل 315

1. خوبان نه ناز [بیهده] آغاز می کنند
ایشان به بردن دل ما ناز می کنند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 12 بیت

شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می‌کنند از سعیدا غزل 316

1. شیشه و پیمانه و دل غم ز هم کم می‌کنند
اهل دل از راه دل، دل‌پرسی هم می‌کنند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت

روشندلان که آخر دم از جهان روند از سعیدا غزل 317

1. روشندلان که آخر دم از جهان روند
گردند خود دلیل و چو شمع از میان روند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

هر آن صید کز دام غافل نشیند از سعیدا غزل 318

1. هر آن صید کز دام غافل نشیند
گرفتار در دست قاتل نشیند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم از سعیدا غزل 319

1. چند در اندیشهٔ دنیا و دین خواهیم بود
تا به کی در فکر و ذکر [آن و این] خواهیم بود؟

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی تو از سعیدا غزل 320

1. ای خوش آن روز که دل در خم گیسوی تو بود
در غم روی تو آشفته تر از موی تو بود

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته از سعیدا غزل 321

1. دیدم به چشم سر، که سکندر نشسته بود
در چنگ انفعال دلش ریش و خسته بود

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 5 بیت
583 اثر از غزلیات در دیوان اشعار سعیدا در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه سعیدا را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 27 از این مجموعه هستید.