کردگارا کیسه ای دارم زسیم از ادیب صابر مقطع 97
1. کردگارا کیسه ای دارم زسیم و زر تهی
هر سبکساری مرا بر دل بدین دارد گران
1. کردگارا کیسه ای دارم زسیم و زر تهی
هر سبکساری مرا بر دل بدین دارد گران
1. ثقه الدین دراز بادت عمر
کوتهی را به رنج من ره کن
1. ای دل مشو از حال که از حال نگردد
در گردش احوال زمانه دل مردان
1. ای بسا کس که دینش ویران است
ور چه کرده است خانه آبادان
1. ای اختیار دین و سخا اختیار تو
تو افتخار خلق و به خود افتخار تو
1. ای یافته از روی تو و رای تو دنیا
حسنی و جمالی و شکوهی و بهایی
1. نز خلق هیچ کار مرا استقامتی
نز هیچ دوست، شرط وفا را اقامتی
1. ای سعد کرده فال مرا نامه هایی تو
اسمای روزگار و من بنده سعد تو
1. موی سیاه من ز زمانه سپید شد
وین نامه سپید شد از معصیت سیاه
1. دلم به وقت جوانی امیر ظالم بود
به حق حق که اسیری ازآن امیری به
1. با موی سیه دلم قوی بود
اندیشه نکردم از ضعیفی
1. همه ناخوانده روی نزد کسان
کس نبیند چو تو در هیچ کسی